دوره 11، شماره 3 - ( 1399 )                   جلد 11 شماره 3 صفحات 172-149 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

taheri Z, aghahosaini H, mirbagherifard A. Narrative stylistics (Narrative style of Hallaj's Tales Based on Simpson's Theory). LRR 2020; 11 (3) :149-172
URL: http://lrr.modares.ac.ir/article-14-33025-fa.html
طاهری قلعه نو زهراسادات، آقاحسینی حسین، میرباقری فرد سید علی اصغر. سبک‎‌شناسی روایت (سبک روایت حکایت‌های حلاج، بر اساس نظریۀ سیمپسون). جستارهای زبانی. 1399; 11 (3) :149-172

URL: http://lrr.modares.ac.ir/article-14-33025-fa.html


1- دکتری زبان و ادبیات فارسی. دانشگاه اصفهان. اصفهان
2- استاد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران ، h.aghahosaini@ltr.ui.ac.ir
3- استاد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
چکیده:   (12579 مشاهده)
هدف پژوهش حاضر آن است که انواع مؤلفه‌های سبک‌شناسی روایت را در چند حکایت بررسی کند. این پژوهش بر روی سه حکایت منظوم عرفانی از عطار با محوریت شخصیت حلاج انجام شده است. پرسش‌های بنیادین پژوهش این است: الف) مؤلفه‌های سبکی ـ روایی مبتنی بر کدام سازو­کارهای سبک‌شناسی روایت تبیین می‎شود؟ و ب) این مؤلفه‌ها چگونه در گفتمان روایی نمود پیدا می‌کند؟ این پژوهش به­روش گردآوری اطلاعات کتابخانهای و به شیوۀ تحلیلی است و از متدلوژی سیمپسون در کتاب سبک‎شناسی بهره گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که با تحلیل فرایندها، میزان مشارکت شخصیت‌های داستان مشخص می‌شود. درخصوص زاویۀ ‌دید زمانی نیز چون هر سه حکایت حول محور شخصیت حلاج است، به زمان خاصی اشاره نمی‌شود. درنگ توصیفی مثال دیگری از این زاویۀ ‌دید است و تداوم متن در حکایات طولانی‌تر از تداوم داستان است. البته، در حکایت دوم روایت خلاصه و فشرده بیان می‌شود. طبیعتاً از منظر زاویۀ ‌دید مکانی و روانی اشاره به مکان چندان موضوعیت ندارد؛ چون تبیین جایگاه و مقام حلاج مدنظر نویسنده است. وجهیت در حکایات حلاج چند ویژگی دارد: اول، چون راوی با گفتار مستقیم احساسات و حالات حلاج و شخصیت عاشق را روایت می‌کند، وجهیت مثبت است. این موضوع را می‌توان با الگوی فالر ـ آسپنسکی تبیین کرد. درخصوص گویش فردی، واژگان به­کار­رفته عکس‌العمل عاشق بعد از رویارویی با خاکستر معشوق (حلاج) و یافتن نشانی از او را بیان می‌کند که بسیار با بافت عارفانۀ داستان هم­خوانی دارد. هر سه حکایت حلاج در قالب «ساختار متنی» لباو قابل بررسی است. درخصوص بینامتنیت نیز دو حکایت «حلاج بر سر دار» و «حلاج با سر بریده در خواب» در متون دیگر نقل شده‌اند.
 
 
متن کامل [PDF 409 kb]   (1214 دریافت)    
نوع مقاله: مقالات علمی پژوهشی | موضوع مقاله: زبان فارسی
انتشار: 1399/5/10

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.