دوره 3، شماره 4 - ( 1391 )                   جلد 3 شماره 4 صفحات 119-103 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


پژوهشگر غیروابسته، رشته زبان و ادبیات انگلیسی، شیراز، فارس، ایران
چکیده:   (15936 مشاهده)
هدف این پژوهش، تبیین رابطه نظریه و نقد ادبی و ادبیات تطبیقی و همچنین بررسی چالش ها و ظرفیت های این رابطه است. نخست، دلایل وجود رابطه ای تنگاتنگ بین این دو حوزه بررسی می شود. سپس، بهره گیری از نظریه های غیربومی (خارجی) برای خوانش محصولات فرهنگی بومی به عنوان راهکاری در پژوهش های ادبی و ادبیات تطبیقی پیشنهاد می شود. همچنین، اهمیت و ضرورت چنین رویکردی در حوزه ادبیات تطبیقی ذکر می شود. پس از گذشت شش دهه، هنوز سخن از «بحران ادبیات تطبیقی» در میان است. بروز بحران در مرحله نخست از رابطه ادبیات تطبیقی و نقد و نظریه ادبی ناشی شد. هم بستگی این دو نه فقط به دلیل شباهت های آن ها در تعریف، بلکه به دلیل اهمیّت و ضرورت، اهداف و آرمان های مشابه آن هاست. ادامه بحران ادبیات تطبیقی به صورتی نو (بحران هویّت) نیز زاده تغییر در وضعیت نظریه و نقد ادبی در سطح مجامع علمی و دانشگاهی است. به رغم این ها و شکّایّت (موجّه) موجود در ادبیات تطبیقی نسبت به کاربست نظریه های خارجی برای خوانش آثار بومی، تعامل سازنده و آگاهانه این دو حوزه می تواند ظرفیت های جدیدی را در پژوهش های ادبی ایجاد کند. چنین تعاملی ضامن فزونی و گوناگونی هر دو حوزه خواهد بود.  
متن کامل [PDF 209 kb]   (6159 دریافت)    

انتشار: 1390/12/1

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.