دوره 8، شماره 3 - ( 1396 )                   جلد 8 شماره 3 صفحات 264-239 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


دکتری حوزه علمیه قم، قم، ایران
چکیده:   (4483 مشاهده)
قائل­شدن به ذهنی­بودن موضوعٌ له الفاظ در قالب نظریه، درحقیقت همگام­شدن با دیدگاه رایج و متعارفی است که امروزه در مجامع زبان­شناسی طرفداران بسیار دارد و معتقدان به آن باید لوازمی را بپذیرند که در پاره­ای از موارد با اصول مطرح در علوم ادبی سازگار نیست و برخی از پیروان آن خواسته یا ناخواسته از قصد و نیت ماتن عبور می­کنند. این مقاله در پی آن است تا بررسی کند که ورود این نگاه چه تأثیری بر محققان زبان­شناس فارسی گذاشته است و لوازم غیر قابل قبول مترتب بر قول به ذهنی بودن موضوعٌ­ له الفاظ چیست و به چه دلیل بعضی از پویندگان این دیدگاه نمی­توانند به نیت صاحب متن توجه کنند. مقالۀ حاضر برای پاسخ به این سؤالات دیدگاه زبان­شناسان معروفی همچون سوسور، پیرس، یلمزلف، بارات، ویمسات و بردزلی را مطرح می­کند و ضمن نقد آن­ها سبب عدول  از قول به ذهنی­بودن الفاظ  و قائل به موضوعٌ له بودن ماهیات خارجی را توضیح می­دهد و نیز بررسی می­کند  بر اساس این دیدگاه چه چیزی بر قصد و نیت مؤلف تأثیر می­گذارد. تأثیر این گونه مباحث در دیگر علوم مرتیط با الفاظ نظیر علم اصول و ادبیات و ورود و قبول برخی از نظریات آن­ها در این دو علم، از دیگر اهداف مقالۀ حاضر است.
متن کامل [PDF 308 kb]   (2154 دریافت)    
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | موضوع مقاله: زبان شناسی
انتشار: 1396/5/1

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.