دوره 9، شماره 5 - ( 1397 )                   جلد 9 شماره 5 صفحات 196-173 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کوثر بجنورد، بجنورد، ایران. ، ebrahimkanani@kub.ac.ir
چکیده:   (7157 مشاهده)
شطح عرفانی در بستر نظام رخدادی زبان تحقق می­پذیرد و نظام رخدادی با گسترۀ نشانه­شناسی پساگِرِماسی در پیوند است. نظام رخدادی زبان نیز به­دلیل ویژگی­های لحظه­ای، آنی، بارقه­ای و استحاله­ای کارکردی تنشی ـ عاطفی می­یابد. این وضعیت، حضوری پدیداری، حسی ـ عاطفی و تنشی را برای سوژه رقم می­زند که نتیجۀ آن بی­خویشی اوست. بسیاری از غزل­های مولانا نیز برآیند همین لحظه­های بی­خویشی است؛ لحظه­هایی که سوژه خویشتن­داری خود را از دست می­دهد و ناگزیر به افشای راز می­شود. حاصل این افشاگری شطح نامیده می­شود. بر اساس این، پرسش بنیادین مقالۀ پیش رو این است که شطح در نظام زبانی غزل­های مولانا بر اثر کدام فرایندها و کارکردهای گفتمانی رخ می­دهد. درواقع، هدف پژوهش حاضر، تحلیل نشانه ـ معناشناسی شطح عرفانی در نظام زبانی غزل­های مولانا برای تبیین نظام رخدادی و چگونگی رُخداد معنا در آن است. این پژوهش نشان
می­دهد غزل­های شطحی مولانا در فضایی رخدادی شکل می­گیرند. این فضا نیز به­واسطۀ ویژگی­های
استحاله­ای، زیبایی­شناختی، جسمانه­ای و شَوِشی گفتمان پیوسته دگرگون می­شود و بدین­سان شاهد توالی رُخدادها و ترمیم آن­ها هستیم. این امر، درنهایت سبب آغشتگی حضور سوژه و هم­حسی و هم­پیوندی او با حقیقت مطلق و ژرفای هستی می­شود.
 
 
متن کامل [PDF 299 kb]   (1659 دریافت)    
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | موضوع مقاله: زبان شناسی
انتشار: 1397/9/24

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.