دوره 7، شماره 5 - ( 1395 )                   جلد 7 شماره 5 صفحات 267-129 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- استادیار ادبیات نمایشی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
2- دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
چکیده:   (7895 مشاهده)
در این پژوهش تلاش برآنست تا سازوکار دریافت زاویه‌دید در حوزۀ داستان و نمایش بررسی شود. برای این منظور دو نمونۀ داستانی («حلزون‌شکن عدن» از شهریار مندنی‌پور) و نمایشی («سپنج رنج‌شکنج» از محمود استادمحمد) بررسی می‌شوند. وجه اشتراک نمونه‌های برگزیده در این است که زاویه‌دید شخصیت‌های غایب در هردو اثر، از خلال اظهارات افراد حاضر در جهان داستانی و نمایشی خلق می‌شود. برای درک این فرایند، تلفیقی از رویکرد زبان‌شناختی دانیل مک‌اینتایر مبنی‌بر رهیافت «انتقال اشاره» و آراء ماری لار رایان پیرامون «جهان‌های‌ممکن» به‌عنوان چارچوب نظری پژوهش اتخاذ شده‌اند. مسئلۀ اصلی این پژوهش کشف قابلیت‌های روایت‌شناسانۀ زاویه‌دید در فضاهای داستانی یا نمایشی بیرون از قاب اصلی ماجراست؛ به‌این‌معنا، هدف اساسی مقالۀ حاضر ارزیابی روند خلق یا بازتولید زاویه‌دید اشخاص غایب در صحنۀ وقوع ماجراست. داده‌های این پژوهش براساس شاخص‌های روایت‌شناختی مک‌اینتایر و رایان تحلیل می‌شوند؛ بنابراین، نمونه‌ها با انتخاب روش پژوهش تحلیلی‌ـ توصیفی بررسی می‌شوند. نتایج به‌دست‌آمده از پژوهش نشان می‌دهد که به‌رغم تمایزات ماهوی جهان داستانی و نمایشی، اشخاص اصلی ماجرا اغلب به‌کمک نشان‌گرهای زبان‌شناختی که در روند مکالمه مؤثرند، فرصت می‌یابند تا با گسترش دامنۀ دلالت‌های کلامی و عمق میدان‌دید روایی، زاویه‌دید شخصیت‌های غایب ازصحنه را هدایت کنند و برنحوۀ ادراک تماشاگر فرضی (خواننده) اثرگذار باشند.
متن کامل [PDF 587 kb]   (2548 دریافت)    
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | موضوع مقاله: زبان شناسی
انتشار: 1395/9/1

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.