دوره 9، شماره 6 - ( 1397 )                   جلد 9 شماره 6 صفحات 121-93 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- پژوهشگر واژه‌گزینی و اصطلاح‌شناسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، تهران، ایران.
2- استادیار زبان فرانسه دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران. ، nos_hej@modares.ac.ir
چکیده:   (9682 مشاهده)
«اصطلاح‏شناسی» قلمروی بینا‏رشته‏ای میان رشته‏هایی همچون زبان‏شناسی کاربردی، ترجمه‏شناسی، علوم زبانی، روان‏شناسی و مهندسی ارتباطات است. در دهۀ اخیر پرسش­های بسیاری در زمینۀ مفاهیم، اصول، ارزش‏ها، چارچوب‏ها و دامنۀ عملکردی این رشتۀ جدید به­وجود آمده است. بنابراین، به پژوهش­ دربارۀ مؤلفه‏هایی که در تغییر و تکوین نظریه‏های توصیفی واژه‏شناسی ـ ازجمله نظریۀ اصطلاح‏شناسی عمومی ـ مؤثر بوده، بیش از گذشته توجه شده است. مسئله اینجاست که کدام یک از مجموعه مؤلفه‏ها سبب شده تا اندیشمندان از نظریه‏های عمومی اصطلاح‏شناسی گسسته و به­سمت نظریه‏های ارتباطی ـ اجتماعی و شناختی سوق داده شوند؟ به عبارت دیگر، کدام عامل یا مجموعه­ عوامل در قطع ارتباط نظریه‏های اصطلاح‏شناختی واژه‏محور و حرکت آن­ها به­سمت نظریه‏های قالب‏بنیان نقش داشته‏اند؟ به­نظر می‏رسد تفاوت در واحدهای تشکیل‏دهندۀ معنا در هر یک از نظریه‏ها و نیز عدم توجه به بافتار و ساختار شکل‏گیری اصطلاحات علمی و تخصصی در نظریه­های عمومی سبب شده است تا هر یک از این نظریه‏ها، مفاهیم و مفروض­های پیشین را به چالش کشد.
این مقاله در نظر دارد تا با نگاه به دلایل پیدایش این نظریه‏ها در بستر تاریخی و نیز با توجه به اصول و مفاهیم حاکم بر آن­ها، علل زاویه‏گیری این نظریه‏ها با یکدیگر را بر اساس روابط کارکردی میان کلمه، اصطلاح و نحو توضیح دهد و از این رهگذر موارد قوت و ضعف هر نظریه را بیرون کشد. در نهایت، مطالعه­های سبب­شناختی در روند تکوینی این نظریه­ها می‏تواند هم چارچوب نظری مناسبی برای پژوهشگران زبان‏های تخصصی فراهم آورد و هم چشم‏اندازی عملی برای سمت و سوگیری­های آتی در گرایش اصطلاح‏شناسی نظری برای محققان این عرصه مهیا سازد.
متن کامل [PDF 318 kb]   (2047 دریافت)    
موضوع مقاله: زبان شناسی
انتشار: 1397/10/21

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.