دوره 12، شماره 1 - ( 1400 )                   جلد 12 شماره 1 صفحات 107-81 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


1- استادیار گروه آموزش زبان و ادبیات عربی، دانشگاه فرهنگیان، تهران، ایران. ، n.nasihat@cfu.ac.ir
2- استادیار گروه آموزش زبان و ادبیات عربی، دانشگاه فرهنگیان، تهران، ایران.
3- استادیار گروه زبان و ادبیات عربی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران
چکیده:   (2920 مشاهده)
یکی از راهبردهای مهم قرآن برای بیان آموزه­های خود، داستان­پردازی است. قرآن با این شیوۀ ادبی­ ـ هنری می­کوشد تا احساس دینی و شعور انسانی را تحریک کند. ازجمله داستان­های مهم و جذاب قرآن که با غرض تربیتی و تبلیغ ارزش­ها به تصویر کشیده شده، ماجرای سلیمان نبی و ملکۀ سباست. در جستار پیش­رو، با رویکرد نشانه ـ معناشناسانه و با هدف تبیین مفاهیم قرآنی و کاربردی کردن آن­ها و نیز فهم روش قرآن در تولید گفتمان، ماجرای مذکور معناکاوی می­شود. با چنین هدفی، به این پرسش پاسخ می­دهد که فرایند شکل­گیری معنا چگونه رخ می­دهد. ساختار روایت در متن به­گونه­ای است که کارکرد کنشی، فرایند تولید معنا را کنترل می­کند. یافته­ها نشان می­دهد که کارکرد کنشی حاکم بر این داستان، نظام گفتمانی کنشی را رقم می­زند. ماهیت این نظام را رفع بحران معنا (شرک) شکل داده است. در این نظام، راهبرد تصاحب ابژۀ ارزشی جنبۀ عملیاتی و برنامه­مداری دارد. سلیمان و کنش­یاران وی طی فرایند توانشی­ـ کنشی و عملیات مرحله­ای به ابژه دست یافته و سبائیان را از معنای نخست (شرک و فقدان ایمان) به معنای دوم (توحید و خداپرستی) رسانده­اند. به این ترتیب با قدرت نرم سلیمان، نظام سیاسی مبتنی بر شرک در سرزمین سبا به نظام سیاسی مبتنی بر توحید تغییر
می­یابد.
متن کامل [PDF 446 kb]   (1025 دریافت)    
نوع مقاله: مقالات علمی پژوهشی | موضوع مقاله: معناشناسی
انتشار: 1400/1/1

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.