دوره 11، شماره 4 - ( 1399 )                   جلد 11 شماره 4 صفحات 795-767 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- دانشجوی دکتری ادبیات عرفانی دانشگاه بین‌الملل امام خمینی(ره)، قزوین، ایران.
2- دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره)، قزوین، ایران. ، s.a.ghasemzadeh@hum.ikiu.ac.ir
3- دانشیار گروه زبان و ادبیات فرانسه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایران.
چکیده:   (1434 مشاهده)
یکی از دشواری­های مخاطب در مواجهه با متون عرفانی، ناتوانی در درک تجربه زیستۀ عارف است. کشف چگونگی معنابخشی به جهان پدیدارها در گفتمان عرفانی بدون توجه به زبان و فهم علمی نشانه­های زبانی ممکن نیست. اگر چونان هایدگر زبان را خانه وجود بدانیم، حقیقت عرفان نیز در زبان متجلی است، اما به دلایلی چون نقضان زبان عادی در بیان تجارب، موانع فهم مخاطب در درک حقیقت و تجارب عرفانی، دشواری موضوع و غیرعادی بودن تجارب عارف و... زبان عرفان دشواریاب و پیچیده می­نماید؛ به­ویژه اینکه در گفتمان عرفانی، عارف ـ سوژه به­عنوان کنشگر و روایتگر عرفان با ابژه­هایی متفاوت روبه­روست. در یک سو، جهان حسی پدیدارها و تجربه حسی او قرار دارد و در سوی دیگر با تجربه ذهنی ـ عرفانی او مواجه­ایم که بخش بی­­واسطه و غیرقابل انتقال از تجربه زیستۀ اوست. جستار حاضر تلاش می­کند به کمک آرای پدیدارشناسانه و مبانی زبان­شناختی ـ فلسفی لاندوفسکی چگونگی فرایند معنابخشی به جهان پدیدارها را در دو نظام نگرشی وحدت شهودی و وحدت وجودی در گفتمان عرفانی رمزگشایی کند. عارف ـ سوژه با توجه به رویکرد وجود­شناسی عرفان نظری از دریچه دو نگرش وجودی و شهودی، ارتباط خود با جهان ـ متن را به تصویر می­کشد. او به­عنوان سوژه به­گونه­ای تازه به جهان پدیدارها معنا می­بخشد و درنتیجه، فرایند متفاوتی برای زایش و یا دریافت معنا پیش رو خواهد داشت.
 
 
متن کامل [PDF 541 kb]   (818 دریافت)    
نوع مقاله: مقالات علمی پژوهشی | موضوع مقاله: معناشناسی
انتشار: 1399/7/10

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.