1- استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
2- استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
3- دانشیار زبانشناسی دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
چکیده: (7560 مشاهده)
ازجمله ابزارهای زبانی که میتواند محقق را در بررسی ارتباط میان گوینده و مخاطب یاری رساند، «وجهیتها»ی زبانی است که معمولاً در قالب کنشهای کلامی عاطفی نمود مییابد. نظر به اینکه کنشهای عاطفی لازمه گونههایی از متون به شمار میرود که ذهنیتها، احساسات و ارزشهای گوینده در آن پررنگتر جلوه میکند، ازاینرو، در مثنوی نیز که به سبب برخورداری از چندگونگی ادبی، به گوینده امکان میدهد که از خاموشی روحانی خود، به شیوهای مؤثر و خلاق بیرون آید و زبان را همچون واقعیتی اجتماعی و در مسیر ایجاد رشد و ارتباط با مخاطب به کار گیرد، تنوع جهات زبانی امری انکارناپذیر است.
با توجه به ویژگیهای زبان عرفانی، مطالعه آن قسم جهتهای زبانی که حیثیت هستیشناختی و معرفتشناختی متن را منعکس میسازد، حائز اهمیت است. این مقاله بر آن است تا نشان دهد که چگونه گوینده با استفاده از گونهای از جهتها که از نظر «منطقی» شهرت دارد، توفیق یافته است تا اندیشهها و احوال خود را در قالب واژهها بریزد و از این طریق، مخاطب را از نظام فکری و ارزشی خود بیاگاهاند. به همین منظور، این مقاله، ضمن اشاره به دستهبندیهای ارائهشده از جهتهای گوناگون زبانی، ابتدا به تبیین ارتباط میان افعال شبهمعین جهتدار با نظام معرفتشناختی حاکم بر متن میپردازد و سپس متن را مطابق با این ابزارها تجزیه و تحلیل میکند.
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی |
موضوع مقاله:
کاربرد شناسی زبان انتشار: 1394/11/1