دوره 7، شماره 1 - ( 1395 )                   جلد 7 شماره 1 صفحات 196-173 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- استادیار زبان‌شناسی، دانشگاه ایت‌الله العظمی بروجردی، لرستان، ایران
چکیده:   (6640 مشاهده)
در این مقاله با به کاربستن رویکرد نقشگرای نظام‌مندی هالیدی بر داده های زبانی چند حکایت از گلستان سعدی سعی شده است که به این پرسش‌ها پاسخ داده شود:  در سبک شناسی حکایات مورد نظر (که به طور اتفاقی انتخاب شده‌اند) چه عناصر زبانی برجسته‌ شده‌اند و از چه فرایند تجربی در هر حکایت بیشتر استفاده شده است؟ دلیل کاربرد آن فرانقش در آن داستان چیست و آیا نوع فرانقش تجربی مضمون مطرح را برجسته سازی می کند؟ فرضیه‌ این پژوهش نیز این بوده است که مضامین مطرح در این حکایت ارتباط نزدیک با صورت زبانی به کار گرفته شده در آن‌ها دارد. به بیان دیگر، مضامین مورد نظر نویسنده در صورت زبانی برجسته سازی شده‌اند. پس از تحلیل آماری داده‌ها این نتیجه‌ حاصل شد که مضمون مورد نظر نویسنده در حکایتها با نوع فرآیند تجربی و فرانقش ارتباطی متبلور در افعال جملات از نظر بسامدی ارتباط دارد، اما تفاوت معنی دار میان فرایندهایی که مستقیماً به مضمون مرتبطند و دیگر انواع فرایندها  تنها در نمونه های بزرگی که تعداد افعال در آن‌ها بیشتر است قابل مشاهده است.
متن کامل [PDF 288 kb]   (3547 دریافت)    
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | موضوع مقاله: تحلیل گفتمان
انتشار: 1395/1/1

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.