دوره 2، شماره 2 - ( 1390 )                   جلد 2 شماره 2 صفحات 17-1 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- دانشجوی دکتری گروه زبانشناسی همگانی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
2- استادیار گروه زبانشناسی همگانی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
3- دانشیار گروه زبانشناسی همگانی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
چکیده:   (6632 مشاهده)
این پژوهش کوششی است برای بررسی انواع روشهای مجهولسازی فعلهای مرکب زبان فارسی و معرفی نظریه معنایی جکندوف، یعنی آنچه «نظریه معنیشناسی مفهومی» نامیده میشود. معرفی این نظریه معنیشناختی، به این دلیل است که مبانی آن به محک دادههای زبان فارسی سپرده شود تا معلوم شود آیا این نظریه، چنانکه پیشنهاددهنده آن ادعا میکند، جهانی است و از عهده تبیین دادههای زبان فارسی برمیآید یا خیر. به این منظور، رفتار معنایی22 فعل مرکب زبان فارسی که از راه همراهشدن سازه غیرفعلی با فعل سبک «انداختن» ساخته میشوند، به هنگام مجهولکردن این افعال بررسی میشود. چنانکه ملاحظه خواهیم کرد، برای مجهولسازی گروهی از فعلهای مرکب، میتوان از دو روش نحوی و معنایی بهره برد. همچنین، خواهیم دید که نظریه معنایی جکندوف به دلیل توجه به مؤلفههای معنایی و در نظر گرفتن آنها به منزله واحد تحلیل معنایی، از عهده تبیین پذیرفتنینبودن جملههایی که دستوریاند، ناتوان میماند و بنابراین، استدلال خواهیم کرد که چنانچه واحد تحلیل معنی جمله در نظر گرفته نشود، تحلیلهای معنایی نتایج درستی را بر پی نخواهند داشت.
متن کامل [PDF 181 kb]   (2963 دریافت)    

انتشار: 1390/3/24

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.