دوره 8، شماره 3 - ( 1396 )                   جلد 8 شماره 3 صفحات 66-43 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- دانشجوی دکتری زبان‌شناسی دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
2- استادیار زبان‌شناسی دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
چکیده:   (9319 مشاهده)
 در این مقاله، کوشش می‌شود به چگونگی تولید و درک معانی پیدایشی از سوی نویسنده و خواننده در شعر سپید از منظر بوطیقای شناختی نگریسته شود. نظریه‌ای که چارچوب لازم را برای این کار فراهم می‌آورد، «هم‌آمیزی مفهومی» است که ژیل فوکونیه و مارک ترنر (1998 و 2002) پیش نهاده‌اند. برخلاف رویکردهای فرمالیستی که صورت اثر را در کانون توجه قرار می‌دهند، در نظریه‌های شناختی، معنا و فرایندهای مفهومیِ در پسِ پشتِ صورت آثار در مرکز توجه قرار می‌گیرند؛ فرایندهایی همچون انطباق، نگاشت و فرافکنی. کاربست نظریۀ هم‌آمیزی مفهومی در بررسی تحلیلی و توصیفی شعری از گروس عبدالملکیان نشان می‌دهد نظریۀ مزبور به‌خوبی از عهدۀ توصیف و تبیین شناختیِ چگونگی آفرینش و خوانش آثار شعری برمی‌آید؛ بدین ‌ترتیب که برپایۀ نظریۀ نام‌برده می‌توان هر شعر را آمیزه یا مجموعه‌ای از آمیزه‌های مفهومی به‌شمار آورد که نویسنده آن ساخت و پرداخت کرده است و خواننده نیز جهت درک و تفسیر معنای پیدایشی حاصل از این آمیزه یا آمیزه‌ها ‌باید به بازسازی شبکه ادغامی نهفته در پسِ پشتِ آن‌ها بپردازد.
 
متن کامل [PDF 300 kb]   (2665 دریافت)    
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | موضوع مقاله: زبان شناسی
انتشار: 1396/5/1

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.