دوره 8، شماره 7 - ( 1396 )                   جلد 8 شماره 7 صفحات 208-183 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- دانشجوی دکترای زبانشناسی همگانی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
2- استادیار زبانشناسی همگانی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
چکیده:   (4825 مشاهده)
بحث دربارۀ پدیدۀ اجبار در زبان‌شناسی سابقه‌ای طولانی داشته و کارکرد این پدیده به شیوه‌های متفاوتی تفسیر شده است. نگارندگان این مقاله در پی آن‌اند تا دیدگاه نظریه‌پردازانِ گذشته را دربارۀ ماهیت اجبار معرفی کنند و سپس این پدیده را در برخی از داده‌های صرفی و نحوی زبان فارسی روزمره، عمدتاً تحت رویکرد رده‌شناختی پیشنهادی اودرینگ و بوی (2016)، تحلیل کنند. در این رویکرد سه کارکردِ اجبار تبیین می‌شود: انتخاب، اغنا و ابطال. براساس تحلیل داده‌ها می‌توان این سه کارکرد را، برمبنای میزان تأثیر ساخت‌های پیچیدۀ نحوی یا صرفی بر معنی یا مقولۀ واژۀ یکپارچه‌شده در آن ساخت‌ها، در یک رده قرار داد، به‌طوری‌که در آن رده اصطلاح‌های ساختی شدیدترین نوع اجبار به‌واسطۀ ابطال باشند. مطالعۀ حاضر، ضمن اثبات کارایی رویکرد مذکور در تحلیل داده‌های زبان فارسی، نشان می‌دهد پدیدۀ اجبار می‌تواند شاهدی بر لزوم قائل‌شدن به مفهوم ساخت و به تبع آن حمایت از دستور ساخت‌محور باشد. این مطالعه همچنین با بهره‌گیری از پدیدۀ اجبار، در کنار مفهوم ساخت، توجیهی تازه برای ساخت واژه‌های موجود ارائه می‌دهد؛ ساخت‌هایی بر پایۀ واژه‌های ممکن و مصادری که جعلی خوانده می‌شوند.
متن کامل [PDF 301 kb]   (2255 دریافت)    
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | موضوع مقاله: معناشناسی
انتشار: 1396/12/1

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.