TY - JOUR T1 - An Application of Script-Based Semantic Theory to Zakani’s Risala-ye Delgosha's Regional Anecdotes TT - کاربست نظریۀ معنایی انگاره- بنیاد در طنزهای اقلیمیِ رسالۀ دلگشا JF - mdrsjrns JO - mdrsjrns VL - 9 IS - 2 UR - http://lrr.modares.ac.ir/article-14-9898-fa.html Y1 - 2018 SP - 63 EP - 87 KW - Keywords: Verbal humor KW - Semantic theory KW - Script oppositeness KW - Overlapping KW - Script-switch trigger. N2 - این جستار منتخبی از حکایات رسالۀ دلگشا اثر عبید زاکانی را از منظر نظریۀ معنایی انگاره ـ بنیاد پیشنهادی راسکین (1985) تحلیل و بررسی می‌کند. راسکین تلاش می‌کند ساز و کارهای حاکم بر تولید و درک متون طنزآمیزِ کوتاه به­ویژه جوک‌های تک‌خطی و ساده را توصیف و تبیین کند. بر اساس این نظریه، هر متن مطایبه‌آمیز، 1) دو انگاره دارد؛ 2) متن با هر دو انگاره، هم­پوشانی دارد، و 3) دو انگارۀ هم­پوشان متضاد یکدیگرند. راسکین متن واجد این شرایط را طنزآمیز و فاقد آن را غیرطنزآمیز معرفی می‌کند. پس از تبیین نظریۀ معنایی، از مجموع 254 حکایتِ رسالۀ دلگشا به تصحیح محجوب (1999)، 16 حکایت به­مثابۀ طنز اقلیمی و به طریق اولی، طنز اهالی قزوین در مقام پیکرۀ دادگانی انتخاب شد. سپس، پنج نمونه از این حکایات از منظر نظریۀ معنایی به تفصیل تبیین شد و باقی حکایات نیز به طور کلی بررسی شدند. آنگاه، به تبعییت از دستوریانِ روایت به­ویژه پراپ (1928) و برمون (1973)، طرز رفتار اهالی قزوین در این حکایات در سه کارکرد اصلی قرار گرفت و این الگوی کلی حاصل شد که نقش قزوینی می‌تواند معرف کنش‌های سفاهت و بلاهت، و کنش‌های سفاهت و بلاهت می‌تواند معرف نقش ابلهانه باشد. برخی یافته‌ها نشان می‌دهند که طنزهای اقلیمی در حکایات بسامد بالا دارند. این طنزهای اقلیمی ویشکاری قزوینیان را نشان می‌دهند. درمجموع، کاربست این نظریۀ در طنزهای اقلیمی رسالۀ دلگشا نشان می‌دهد که همۀ طنزها به تمامی از شروط نظریۀ معنایی تبعیت می‌کنند و با آن سازگاری دارند. cript-based semantic theory M3 ER -