Tamimdari A, Bagheri Ahranjani S. The Importance of Recognizing Discourse and Nodal Point of the Text in Translation, Based on Colman Barks’ Translation of the
Masnavi of Molana. LRR 2022; 13 (1) :327-356
URL:
http://lrr.modares.ac.ir/article-14-49355-fa.html
1- استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران. ، ahmad.tamimdari@yahoo.com
2- دانشجوی دکتری دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.
چکیده: (4236 مشاهده)
کلمن بارکس از مطرحترین مترجمان آثار مولانا در آمریکاست. آثار او بهدلیل دخل و تصرفات متعدد در اشعار مولانا موردنقد قرار گرفته است. منتقدان کلمن بارکس، دلایل مختلفی برای تصرفات بسیار او در آثار مولانا برشمردهاند که از مهمترین آنها میتوان به عدم آشنایی او با زبان فارسی، فرهنگ و دین مولانا و تحریف و حذف عامدانۀ عناصر اسلامی اشاره کرد. در این پژوهش کوشیدهایم شواهدی در نقض این فرضیات ارائه دهیم. سپس برمبنای تحلیل گفتمان و ایده دال مرکزی در نظریه لاکلا و موف نشان دهیم که علت اصلی تصرفات بارکس، تشخیص نادرست او از گفتمان مولانا و یکسانپنداری دالهای مرکزی در همه آثار مولاناست. این امر ساختار و دلالت تمثیلهای مثنوی را شکسته و سبب شده است که شخصیتها، داستانهای قرآنی، سمبلها و سنتهای عرفانی به اشیاء، اشخاص و اعمالی عینی تبدیل شوند که همین موضوع، بارکس را به تصرف در آثار مولانا وادار کرده است. او ناگزیر با تصرفات خود میکوشد تا براساس گفتمان خود و مخاطبانش، و نه مولانا توجیه و توصیف جدیدی از اشعار ابداع کند. در تبیین این فرضیه به تحلیل ترجمۀ وی از نینامه، داستان اصحاب کهف و نگاه او به اشعار مولانا درمورد عیسی (ع) و توصیف وی از سماع پرداختهایم.
نوع مقاله:
مقالات علمی پژوهشی |
موضوع مقاله:
هنر و علوم انسانی (عمومی) انتشار: 1401/1/1