1- دانشجوی دکتری زبان شناسی دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
2- استادیار زبان شناسی دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
3- دانشیار زبان شناسی دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
چکیده: (9578 مشاهده)
پژوهش حاضر نظریۀ دوگانسازی صرفی اینکلاس و زول (2005) و ادعای اصلی این نظریه را مبنیبر شکلگیری دوگانساختها با نیاز مضاعفِ صرف به یک سازۀ زبانی با ویژگیهای معین صرفی ـ معنایی، با استفاده از برخی ساختهای صرفی زبان فارسی بررسی میکند. نظریۀ دوگانسازی صرفی فرایند تکرار را ــ که در رویکردهای بهدستآمدۀ پیشین، نسخهبرداری واجی تلقی میشود ــ اغلب ناشیاز تکرار ویژگیهای معیّن صرفیـ معنایی میداند. برای پاسخ به این پرسش که آیا شکلگیری دوگانساختهای زبان فارسی در چهارچوب نظریۀ دوگانسازی صرفی قابلتوجیه و تبیین است یا خیر، با درنظرگرفتن دو دسته شواهد معنایی و واژآرایی، دادههایی از زبان فارسی در چهارچوب نظریۀ دوگانسازی صرفی تحلیل و بررسی میشوند. شواهد معنایی شامل تکواژگونگی ریشه، ساختهای مترادف، تکرار بازتابی، تکرار کامل میانی و ساختهای متقابل معنایی میشود. شواهد واژآرایی نیز عبارتاند از کسرۀ میانی، ساختار «که» مبین بیتفاوتی، میانوند، پیونده یا پیبست «ـو» و رونوشت موزون. این پژوهش با ماهیت و روشی توصیفی ـ تحلیلی، براساس دادههایی انجام شده که از زبان طبیعی و روزمرۀ مردم، آثار مکتوب در حوزۀ مطالعات صرف زبان فارسی و شم زبانی نویسندگان گردآوری شده است. تحلیل دادههای گردآوریشده نشان میدهد که اتخاذ رویکرد دوگانسازی صرفی، افزونبر ارائۀ توصیف و تحلیلی جامع از فرایند تکرار در زبان فارسی، امکان توصیف و بررسی ساختار و معنای دوگانساختهایی را بهدست میدهد که پیش از این امکان تحلیل مناسبی نداشتند.
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی |
موضوع مقاله:
زبان شناسی انتشار: 1395/9/1