1- استادیار زبان انگلیسی، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران
2- دانشجوی دکتری زبانشناسی، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران
چکیده: (5785 مشاهده)
لیبر (2004 & 2009) نظریهای تجزیهمدار با هفت مؤلفۀ معنایی و یک اصل به نام اصل همنمایگی ارائه کرده است. در این نظریه هر عنصر زبانی یک اسکلت معنایی و یک بدنۀ معنایی دارد. اسکلت از یک یا چند مؤلّفه معنایی و یک یا چند موضوع ساخته میشود. بدنۀ معنایی دو لایه دارد: 1. لایهای که مانند اسکلت از یک گویشور به گویشوری دیگر نسبتاً ثبات دارد و میتوان آن را نشان داد؛ 2. لایهای که اطلاعاتِ کلی و دانش فرهنگنامهای دارد و بسیار روان است. اصل همنمایهسازی، موضوعهای دو یا چند عنصر واژگانی را با یکدیگر همنمایه میکند و عنصری دیگر میسازد که به یک مدلول واحد دلالت میکند.
این نوشتار ویژگیهای معنایی حروف اضافۀ زبان فارسی را برپایۀ مؤلفههای معنایی بررسی و سپس دستهبندی میکند. دستاورد این نوشتار این است که حروف اضافه نیز مانند سایر اقسام کلام، نقش معنایی دارند و در نتیجه اسکلت و بدنۀ معنایی آنان ضعیف است. همچنین میتوان بر پایۀ نقش معنایی، آنها را دستهبندی کرد.
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی |
موضوع مقاله:
معناشناسی انتشار: 1394/10/1