دانشیار زبان فرانسه، دانشگاه آزاد، واحد تهران مرکزی، تهران، ایران ، Bajo_555@yahoo.com
چکیده: (4684 مشاهده)
اریک لاندوفسکی، نشانهشناس پساگرماسی، الگوی نظامهای معنایی و تعاملی خود، یعنی برنامهمداری، مجابسازی، تصادف و تطبیق را بهترتیب براساس اصول «قاعدهمندی»، «نیتمندی»، «شانس» و «امر احساسی» تعریف میکند. طبیعتاً امکان پیادهسازی این الگو در حوزههای اجتماعی وجود دارد که در آنها با پراتیکهای تعاملی سوژهها مواجه میشویم. اگر قبول کنیم که فعالیت آموزشی براساس تعامل بین سه عامل متفاوت، یعنی سوژۀ آموزشدهنده، سوژۀ آموزشگیرنده و ابژه و متدی تعریف میشود که براساس آن آموزش داده میشود، میتوانیم تنوع و تفاوت پراتیکهای آموزشی را با این الگو موردخوانش قرار دهیم. در مقالۀ حاضر، ضمن معرفی موشکافانۀ این الگو و ویژگیهای هریک از این نظامهای معنایی و تعاملی و همچنین مطرح کردن الگوی دیگر، یعنی الگوی فضیلتی- رذیلتی لاندوفسکی، تعاملهای ممکن میان ساحت کنشگر آموزشدهنده و کنشگر آموزشگیرنده را در یک محیط خُرد اجتماعی، یعنی کلاس درس، موردخوانش قرار میدهیم. همچنین، چگونگی تجزیه و تحلیل شیوههای آموزشی و فلسفۀ بنیادینی را که هریک از این شیوهها بر آن استوار هستند، در حوزۀ آموزش اهداف روشهای گوناگون آموزشی و با الگوهای مطرحشده نشان میدهیم.
موضوع مقاله:
زبان شناسی انتشار: 1397/8/4