استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کوثر بجنورد، بجنورد، ایران. ، ebrahimkanani@kub.ac.ir
چکیده: (7721 مشاهده)
شطح عرفانی در بستر نظام رخدادی زبان تحقق میپذیرد و نظام رخدادی با گسترۀ نشانهشناسی پساگِرِماسی در پیوند است. نظام رخدادی زبان نیز بهدلیل ویژگیهای لحظهای، آنی، بارقهای و استحالهای کارکردی تنشی ـ عاطفی مییابد. این وضعیت، حضوری پدیداری، حسی ـ عاطفی و تنشی را برای سوژه رقم میزند که نتیجۀ آن بیخویشی اوست. بسیاری از غزلهای مولانا نیز برآیند همین لحظههای بیخویشی است؛ لحظههایی که سوژه خویشتنداری خود را از دست میدهد و ناگزیر به افشای راز میشود. حاصل این افشاگری شطح نامیده میشود. بر اساس این، پرسش بنیادین مقالۀ پیش رو این است که شطح در نظام زبانی غزلهای مولانا بر اثر کدام فرایندها و کارکردهای گفتمانی رخ میدهد. درواقع، هدف پژوهش حاضر، تحلیل نشانه ـ معناشناسی شطح عرفانی در نظام زبانی غزلهای مولانا برای تبیین نظام رخدادی و چگونگی رُخداد معنا در آن است. این پژوهش نشان
میدهد غزلهای شطحی مولانا در فضایی رخدادی شکل میگیرند. این فضا نیز بهواسطۀ ویژگیهای استحالهای، زیباییشناختی، جسمانهای و شَوِشی گفتمان پیوسته دگرگون میشود و بدینسان شاهد توالی رُخدادها و ترمیم آنها هستیم. این امر، درنهایت سبب آغشتگی حضور سوژه و همحسی و همپیوندی او با حقیقت مطلق و ژرفای هستی میشود.
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی |
موضوع مقاله:
زبان شناسی انتشار: 1397/9/24