1- دکتری زبانشناسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
2- استاد زبانشناسی دانشگاه تهران، تهران، ایران
3- دانشیار زبانشناسی دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر، تهران، ایران
چکیده: (8796 مشاهده)
این مقاله به مطالعۀ تعامل دو شیوۀ تصویری و نوشتاری در شعر دیداری فارسی براساس الگوی ادغام در نشانهشناسی شناختی می پردازد. از آنجایی که شعر معاصر ماهیتی چندشیوه دارد، مسئلۀ اصلی این پژوهش چگونگی آمیزش شیوههای کلامی و تصویری به شکلهای مختلفی در ذهن انسان است که در نهایت معنای کلی اثر چیزی بیش از معنای موجود در هر شیوه تلقی میشود. پرسش این مقاله بررسی چیستی قلمروهای مورد مطالعه در شعر دیداری براساس نشانهشناسی شناختی است. دستیابی به دستهبندیای نظاممند از انواع شعر دیداری مبتنی بر بنیانهای شناختی ذهن، هدف این نوشتار است. بدین منظور، تمامی شعرهای دیداری موجود در ادبیات فارسی بررسی شدند. بر اساس فرضیههای این پژوهش، الگوی مورد استفاده در این مقاله به غیر از قلمروهای ذهنی- که حاصل تجربۀ انسان هستند- به قلمروهای طبیعی، فرهنگی و درونی نیز میپردازد و البته در این مقاله با اِعمال برخی تغییرات در الگوی آرهاوس، امکان ترکیب شیوۀ تصویری و کلامی از خلال تعامل شش فضا با یکدیگر ممکن میشود. نتیجۀ پژوهش نشان میدهد که سه نوع شعر دیداری براساس هشت مشخصۀ شناختی قابل تفکیک هستند. از آنجایی که جهان مغز و جهان ادبیات الگوهای مشابهی دارند، چگونگی تعامل تصویر و کلام در ذهن، حاصل مواجهۀ انسان با جهان است که در نتیجه به ساخت جهان ادبی منجر میشود.
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی |
موضوع مقاله:
نشانه شناسی انتشار: 1396/5/1