1- استادیار زبان و ادبیات فرانسه دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران. ، massumahm@atu.ac.ir
2- استادیار زبان و ادبیات فرانسه دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
3- استادیار ادبیات تطبیقی دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
چکیده: (8127 مشاهده)
ظرفیتِ فعل موضوع محوری در «دستور زبان وابستگی» است؛ لیکن جایگاه آن در «دستور زبان زایشی» مبهم مینماید. دیدگاه تنییر به فعل مرکزیت ویژه میدهد و دستههایی از ارتباطِ میان اجزاء جمله را تعیین میکند، و ظرفیتهایی آزاد حول عناصر کلیدی جمله، بهخصوص فعل، در نظر میگیرد که بحثبرانگیزند. دیدگاه چامسکی از ابتدا بر پایۀ ساختارهای ظاهری و ارتباطات ارسطویی، نهاد و گزاره، بنا شده است و به زایش لایههای دستوری نظر میکند. هدف ما در این تحقیق این است که با مقایسۀ کلی این دو دستور دریابیم که آیا گشتارهای دستوریِ جمله، که چامسکی بیان کرده است، تحت فرمان همان مفهوم ظرفیت، که تنیِیر از آن یاد میکند، هستند؟ چگونه ظرفیت فعل بر تحولات ساختار پایۀ جمله تأثیر میگذارد و گونۀ خاصی از ساختار در سطح را فرمان میدهد؟ برای پاسخ، ابتدا نگاههای جدید به نظریۀ تنییر را با مثالهایی تفهیمی آوردهایم. سپس با روش تحلیلی آنها را مقایسه کردهایم و نهایتاً در بخش نتایج نشان دادهایم که جمله بهسان سیستم زنده، خودبهخود ظرفیتهای آزادی را حول عناصر محوری و یا در کنار گروههای سازهایاش میآفریند که امکان برخی گشتارهای دستوری را بهروشنی فراهم میآورد. این نگاه جدید به مفهوم ظرفیت، قرابتهای بنیادی را میان دیدگاههای تنییر و چامسکی در موضوع تحولات ساختاری جمله آشکار میسازد.
نوع مقاله:
مقالات علمی پژوهشی |
موضوع مقاله:
زبان شناسی انتشار: 1398/4/24