1- استاد گروه زبان شناسی، دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، تهران، ایران ، alidarzi@ut.ac.ir
2- دانشجوی دکتری زبانشناسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
چکیده: (2192 مشاهده)
مقالۀ حاضر در چارچوب برنامۀ کمینهگرا و نظریۀ فاز با روشی تحلیلی ـ توصیفی به بررسی خروج وابستهها از درون گروههای اسمی و صفتی میپردازد. پرسش آن است که چرا خروج وابستهها از درون گروههای اسمی و برخی از گروههای صفتی مجاز نیست. هدف پژوهش کاربست نظریۀ فاز برای تحلیل خروج این وابستههاست. با فرض قبولعامیافتۀ اشتراک اسم و صفت در مشخصۀ دستوری [N]، در این پژوهش به دو مشخصۀ صرفیـنحوی تعبیرناپذیر [uN] و [EPP] بر روی هستههای نقشی صفتی و اسمی کوچک، یعنی a و n ، قائل میشویم. پیشنهاد آن است که هستۀ a در دسته نخست از صفتهای زبان فارسی که خروج از درون متمم خود را مجاز نمیشمارند دارای مشخصۀ [uN] قوی و در دستۀ دوم از صفتهای زبان فارسی که خروج از درون متمم خود را مجاز میشمارند دارای مشخصۀ [uN] ضعیف و مشخصۀ [EPP] قوی است. در دستۀ نخست، هستۀ A به جایگاه هستۀ نقشی a جابهجا میشود و ضمن بازبینی مشخصۀ [uN] قوی که بازتاب آن تظاهر کسرۀ اضافه روی صفت است، مشخصۀ تعبیرناپذیر ٍ[EPP] هستۀ a را نیز بازبینی میکند. در دستۀ دوم حرکت A به a در بخش صورت منطقی انجام میگیرد، اما مشخصۀ قوی [EPP] بر روی هستۀ a مستلزم خروج از درون متمم آن در نحو آشکار میشود. در مورد عدم امکان خروج متمم هستههای اسمی نیز تحلیلی متناظر با دستۀ نخست از صفات فارسی ارائه خواهد شد.
نوع مقاله:
مقالات علمی پژوهشی |
موضوع مقاله:
زبان شناسی انتشار: 1399/11/10