دوره 11، شماره 6 - ( 1399 )                   جلد 11 شماره 6 صفحات 744-721 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- استاد گروه زبان شناسی، دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، تهران، ایران ، alidarzi@ut.ac.ir
2- دانشجوی دکتری زبان‌شناسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
چکیده:   (2192 مشاهده)
مقالۀ حاضر در چارچوب برنامۀ کمینه‌گرا و نظریۀ فاز با روشی تحلیلی ـ توصیفی به بررسی خروج وابسته‌ها از درون گروه‌های اسمی و صفتی می‌پردازد. پرسش آن است که چرا خروج وابسته‌ها از درون گروه‌های اسمی و برخی از گروه‌های صفتی مجاز نیست. هدف پژوهش کاربست نظریۀ فاز برای تحلیل خروج این وابسته‌هاست. با فرض قبول­عام­یافتۀ اشتراک اسم و صفت در مشخصۀ دستوری [N]، در این پژوهش به دو مشخصۀ صرفی­ـ­نحوی تعبیرناپذیر [uN] و [EPP] بر روی هسته­های نقشی صفتی و اسمی کوچک، یعنی a و n ، قائل می­شویم. پیشنهاد آن است که هستۀ a در دسته نخست از صفت­های زبان فارسی که خروج از درون متمم خود را مجاز نمی­شمارند دارای مشخصۀ [uN] قوی و در دستۀ دوم از صفت­های زبان فارسی که خروج از درون متمم خود را مجاز می­شمارند دارای مشخصۀ [uN] ضعیف و مشخصۀ [EPP] قوی است. در دستۀ نخست، هستۀ A به جایگاه هستۀ نقشی a جابه‌جا می­شود و ضمن بازبینی مشخصۀ [uN] قوی که بازتاب آن تظاهر کسرۀ اضافه روی صفت است، مشخصۀ تعبیرناپذیر ٍ[EPP] هستۀ a را نیز بازبینی می­کند. در دستۀ دوم حرکت A  به a در بخش صورت منطقی انجام می­گیرد، اما مشخصۀ قوی [EPP]  بر روی هستۀ a مستلزم خروج از درون متمم آن در نحو آشکار می­شود. در مورد عدم امکان خروج متمم هسته­های اسمی نیز تحلیلی متناظر با دستۀ نخست از صفات فارسی ارائه خواهد شد.
متن کامل [PDF 365 kb]   (1227 دریافت)    
نوع مقاله: مقالات علمی پژوهشی | موضوع مقاله: زبان شناسی
انتشار: 1399/11/10

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.