1- دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات انگلیسی، دانشگاه رازی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران. ، mmyousefvand@gmail.com
2- استادیار گروه زبان و ادبیات انگلیسی، دانشگاه رازی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران.
3- دانشیار گروه زبان و ادبیات انگلیسی، دانشگاه رازی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران
چکیده: (3416 مشاهده)
ساختارهای حذف، الگوهایی هستند که در آنها بخشی از ساختار نحوی که بهطور طبیعی بیان میشود تا محتوایی را انتقال دهد، حذف میشود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی ساختار حدف همپایگی و خلأ نحوی در چارچوب دستور ساختاری شناختی است. بنابراین، پژوهش پیشرو مبتنی بر روش توصیفی ـ تحلیلی است و از آنجا که فرایند حذف هم در گونۀ نوشتاری و هم گونۀ گفتاری زبان فارسی کاربرد گستردهای دارد، پیکرۀ مورد بررسی ما هر دو گونه را شامل خواهد شد و از لحاظ نظری (یعنی روش و چارچوب تحلیل) مبتنی بر رویکرد شناختی و ساختاربنیاد است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که با توجه به مفهوم دسترسی و فعالسازی که از سوی لانگاکر (2012) معرفی شد، دادههای زبان فارسی نیز در چارچوب این نظریه قابل توصیف هستند. همچنین، ملاحظه شد که همپایگی غیرسازهای در بافت انواع دیگری از «کاهش»بندی تحلیل میشود، ازجمله در کاهش تکیهای در عناصر فاقد تمرکز و همینطور در حذف در مواقعی که محتوای همپوشانی بیانناشده باقی میماند. مفهوم توصیفی محوری در اینجا تمایزگذار بود بدین معنی که این محتوا در یک پنجرۀ بندی ظاهر میشود که در پنجرۀ متقدم آن ظاهر نمیشود. همچنین، این یافتهها بیانگر آن است که جایگاه تمایزگذار در این ساختارها در زمانی که بند پایه را وقفهدار میکند، دارای اهمیت است. از این رو، به آسانی میتوان بیان کرد که تمایزگذار مستقیماً پس از ضدتمایزگذار میآید.
نوع مقاله:
مقالات علمی پژوهشی |
موضوع مقاله:
زبانشناسی انتشار: 1400/3/10