1- استادیار گروه آموزش زبان انگلیسی و زبانشناسی. دانشگاه آیتالله العظمی بروجردی، بروجرد، ایران. ، m.mehrabi@abru.ac.ir
2- دانشیار گروه هنرهای نمایشی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
چکیده: (3987 مشاهده)
پرسش اصلی این تحقیق واقعیت روانشناختی سلسلهمراتب گواهنمایی در فارسی است که از مستقیم (دیداری) شروع میشود و به غیرمستقیم (نقلقول، استنتاج، استنباط و غیره) ختم میشود. در این پژوهش با بهکارگیری روش تصمیمگیری واژگانی بیناحسی سعی شده است که نحوۀ پردازش جملههای حاوی عناصر گواهنما با برنامۀ نرمافزاری dmdx بررسی شود. چارچوب نظری تحقیق مبتنی بر رمزگان چندبخشی/ چندگانه است؛ بدین معنی که نوع حواس درگیر به هنگام درک و تولید زبان در بازنمودهای زبانی مؤثر است. متغیر مستقل نوع گواهنما و متغیر وابسته زمان واکنش آزمودنیها به محرک دیداری است. آزمودنیها سی نفر دانشجوی 20 تا 22 ساله بودهاند که در دو گروه مرد و زن مرتب شدهاند. نتیجۀ آزمون این است که در سلسلهمراتب گواهنمایی در فارسی جملههای حاوی گواهنماهای مستقیم دیداری بهطور معناداری دیرتر از دیگر انواع آن پردازش میشوند و گواهنماهای غیرمستقیم از بقیه سریعتر. تفاوت معناداری میان زمان پردازش جملههای حاوی گواهنماهای حسی و غیرحسی دیده میشود. توجیه و توضیح این امر را میتوان در فعالشدگی بخشهای بیشتر در کورتکس به هنگام بازنمود و پردازش تصاویر ذهنی دیداری دانست که علاوه بر «حافظه» به «توجه» بیشتر نیازمند است. این درحالی است که استنتاج به نواحی کمتری از لب فرانتال محدود است. نتایج واقعیت روانشناختی سلسلهمراتب گواهنمایی فارسی را تأیید میکند. از حیث بار شناختی تحمیلشده بر مغز، میتوان در یک تقسیمبندی کلی گواهنماهای فارسی را به دو دسته حسی و غیرحسی دستهبندی کرد. هدف از این پژوهش بهآزمون نهادن واقعیت سلسلهمراتبی است که بیشتر در مبحث گواهنمایی ارائه میشود. این آزمون به شیوهای تجربی تدوین و ارائه شده است.
نوع مقاله:
مقالات علمی پژوهشی |
موضوع مقاله:
روان شناسی زبان انتشار: 1400/3/10