1- استاد گروه زبان و ادبیات عربی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
2- دانشیار گروه زبان وادبیات فارسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه بوعلی سینا همدان، ایران
3- کارشناس ارشد گروه زبان و ادبیات عربی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه بوعلی سینا همدان، ایران
چکیده: (6699 مشاهده)
زبان صوفیانه یکی از مهمترین ابزارهای پرداختن به معانی سیر و سلوک و مدارج عرفانی بهشمار میرود؛ زبانی که شاعران معاصر عرب از آن بهخوبی بهره بردهاند. عبدالصبور از جمله شاعرانی است که با میراث عظیم تصوف ایرانی آشنا بوده و به گفته خودش، آثار عطار و مولانا جزئی از شعرش به شمار میروند. وی در قصیده «یاداشتهای بشرحافی صوفی (مذکرات الصوفی بشر الحافی)» که در آن از قناع (صورتک) استفاده میکند، تحتتأثیر منطقالطّیر عطار قرار گرفته است که داستانی تمثیلی و نمادین از حرکت نفس بهسوی کمال میباشد؛ به طوری که قصیده در یک فضای اگزیستانسیالیستی به سوی «وحدت وجود» و «انسان کامل» در حرکت است و درنهایت بیآنکه به پایان برسد، به شکل مفتوح همچنان میماند. در این پژوهش که به روش ادبیات تطبیقی انجام میگیرد با بررسی مشابهات دو اثر یادشده، تأثیرپذیری قصیده «یادداشتهای صوفی بشرحافی» از درونمایه سفرِ کشف حقیقت داستان مرغان منطقالطّیر نشان داده شده است.
انتشار: 1390/3/24