استادیار گروه آموزش زبان و ادبیات، دانشگاه فرهنگیان، تهران، ایران ، m.ghonchepour@cfu.ac.ir
چکیده: (2987 مشاهده)
در این مقاله ترتیب واژه در ساختهای نحوی زبانِ آمیختۀ ترکی ـ فارسی گونۀ بافتی با استفاده از 24 مؤلفۀ همبستگی درایر (1992; 2009 & 2013) بررسی شد تا مشخص شود این زبان در مقایسه با گروهزبانهای اروپا ـ آسیا و جهان با چه ردۀ زبانی مطابقت دارد. همچنین، کارایی نظریههای هسته ـ وابسته، سوی انشعاب و اصل توازن فرامقولهای در تبیین رفتار ردهشناختی این گونۀ زبانی مطالعه شد. یافتهها نشان داد که زبانِ آمیختۀ ترکی ـ فارسی درمقایسهبا زبانهای اروپا ـ آسیا دارای شانزده مؤلفه از مؤلفههای زبانهای فعلپایانی قوی (فعل پس از مفعول) و پانزده مؤلفه از مؤلفههای فعلمیانی قوی (فعل پیش از مفعول) است. همچنین، این زبان درمقایسهبا زبانهای جهان برخوردار از پانزده مؤلفه از مؤلفههای گروهزبانهای فعلپایانی قوی و چهارده مؤلفه از مؤلفههای گروهزبانهای فعلمیانی قوی است. این یافتهها تأییدی است بر اینکه این گونۀ زبانی در مقایسه با زبانهای اروپا ـ آسیا و جهان، با گروهزبانهای فعلپایانی قوی مطابقت دارد. دارا بودن مؤلفههای زبانهای فعلمیانی قوی در مقایسه با زبانهای اروپا ـ آسیا و جهان نیز مؤید آن است که این گونۀ زبانی در حال حرکت به سوی زبانهای فعلمیانی قوی است و بهلحاظ ردهشناسی زبانی، یکدست هستهپایانی و یا هستهمیانی نیست، بلکه زبانی آمیخته است و این آمیختگی بهسبب محیط اجتماعی است که دوزبانگی گسترده در آن رایج است. افزونبراین، نمونههای این گونۀ زبانی نشان داد که نظریههای هسته ـ وابسته، سوی انشعاب و اصل توازن فرامقولهای تبیینکنندۀ رفتار ردهشناختی زبان آمیختۀ ترکی ـ فارسی نیست.
نوع مقاله:
مقالات علمی پژوهشی |
موضوع مقاله:
زبانشناسی انتشار: 1401/1/1