1- استادیار گروه پژوهشهای ادبی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران ، y.mnezhad@ihcs.ac.ir
2- دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه الزهرا(س)، تهران، ایران.
چکیده: (3810 مشاهده)
زبان خانه اندیشه است. احساسات، عواطف، اندیشهها و همۀ آنچه در ضمیر آدمی نهفته است، تنها از طریق زبان و با نشانههای زبانی امکان بروز مییابد، اما آنچه زبان شاعران را از زبان مردم عادی متفاوت میکند، دقت و ظرافتی است که از طریق گزینش و چینش اجزای کلام و صورتبندی نحوی، احساسات و عواطف را به بهترین شکل آشکار میکند. پژوهش حاضر در چارچوب نظریۀ دستور چامسکی مبنی بر بروز معنا در نحو و نیز رویکرد روان ـ زبانشناسی، میکوشد با بررسی زبان شعر فروغ فرخزاد نشان دهد که مهمترین کارکردهای مقولههای صرفی و نحوی در بازتاب «اضطراب» در شعر او کداماند؟ بر این اساس، از میان دفترهای شعری فروغ، تعداد پنجاه شعر برگزیده و تحلیل شد. نتایج حاصل نشان میدهد که نحو شعر فروغ در مقولههای چینش گروههای اسمی و فعلی، همخوانی اجزا و گروهها با یکدیگر، تکرارها و جابهجاییها در بیشتر موارد بازتابدهنده «اضطراب» است. از سوی دیگر، مقولههای صرفی همچون انتخاب واژهها، قیدها، صفتها و عبارتها در همین حوزه معنایی قرار دارند و اضطراب حاصل از چینشهای نحوی را بهشدت تقویت میکنند.
نوع مقاله:
مقالات علمی پژوهشی |
موضوع مقاله:
روان شناسی زبان انتشار: 1400/1/1