دوره 14، شماره 4 - ( 1402 )                   جلد 14 شماره 4 صفحات 478-447 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


1- دانش آموخته‌ی دکتری زبانشناسی، دانشگاه الزهرا
2- دانشکده ادبیات، گروه زبانشناسی، دانشگاه الزهرا ، fhaghbin@alzahra.ac.ir
چکیده:   (3570 مشاهده)
در مقایسه‌ی مقولات دستوری فعل جزو مقولات انتزاعی محسوب می‌شود. از آنجا که ناشنوایان به دلیل محدودیت‌های شنیداری در به کارگیری واژه‌هایی که دارای مفاهیم انتزاعی هستند خطا می‌کنند؛ نگارندگان در راستای بررسی مقوله‌ی فعل حدود 4500 جمله در نوشتار 10 دانش‌آموز ناشنوای دختر در مقطع دوم و سوم راهنمایی در استان کرمانشاه در طول یک سال  تحصیلی گردآوری نمودند. هدف از انجام این مطالعه بررسی کارکرد دو فعل پر بسامد «بودن» و «داشتن» در نوشتار شرکت‌کننده‌ها است. در پی این هدف دو پرسش‌ مطرح شد: الف) چه نوع خطاهای معنایی در ارتباط با این دو فعل در نوشتار ناشنوایان یافت می‌شود؟ ب) ماهیت معنایی و شناختی این دو فعل چه تاثیری در میزان استفاده از این فعل‌ها و خطاهای مربوط به آنها دارد؟ نتایج این پژوهش نشان داد خطای گزینشی (استفاده از دو فعل «بودن» و «داشتن» به جای یکدیگر یا به جای دیگر فعل‌ها)، خطای ساختار موضوعی در رابطه با فعل «داشتن» و خطای اضافه‌نویسی فعل «بودن» به ترتیب خطاهای پربسامد هستند. این امر نشان می‌دهد برخلاف بسامد بالای استفاده از این دو فعل، شرکت‌کننده‌ها به محتوای مفهومی این دو فعل تسلط کافی ندارند. همچنین، با توجه به آموزه‌های دستور شناختی، نگارندگان بر این باورند از آنجا که تغییری در وضعیت درونی فعل‌های نامتکامل رخ نمی‌دهد و در طی زمان ثابتند بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرند. علت دیگر پربسامد بودن فعل «بودن» محتوای مفهومی اندک و ترسیم طرحواره‌ای آن است.
متن کامل [PDF 591 kb]   (1652 دریافت)    
نوع مقاله: مقالات علمی پژوهشی | موضوع مقاله: زبان شناسی
انتشار: 1402/7/10

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.