1- دانشیار گروه زبان فرانسه دانشگاه شهید بهشتی ، f_karimian@sbu.ac.ir
2- دانشجوی دکتری زبان فرانسه دانشگاه شهید بهشتی
چکیده: (3101 مشاهده)
از نیمۀ دوم قرن بیستم توجه به ماهیت اجتماعی زبان، بهعنوان مادۀ سازندۀ ادبیات، منجر به همپوشانی بخشی از دستاوردهای حوزهی تحلیل گفتمان و نقد جامعهشناختی شد. در همین راستا، پییر زیما دو فرضیه را مطرح کرد: نخست این که واحدهای زبانی (واژه، معنا، نحو) به دلیل ماهیت اجتماعی خود، میتوانند منجر به بروز اختلافات اجتماعی، سیاسی و عقیدتی شوند. دوم اینکه گفتمان ادبی، در سطوح زبانی خود (واژه، معنا و نحو) میتواند به مسائل و مشکلات اجتماعی و تاریخی زمان خود واکنش نشان دهد. جستار پیشرو میکوشد با تکیه بر نظریات زیما، ضمن تایید این دو فرضیه، به تحلیل گفتمان ادبی و سازوکار معنا و نحو روایی در رمان دل فولاد از منیرو روانیپور بپردازد. هدف از این پژوهش پاسخ به این پرسش است که چگونه گفتمان اجتماعی خارج از اثر در گفتمان ادبی آن ورود کرده و معنا و نحو روایی آن را تحت تأثیر قرار داده است؟ نتایج نشان دادند که گفتمان اجتماعی حاکم سعی در القای دوقطبی معنایی و متعاقبا نحو روایی خود در گفتمان ادبی دارد که در نهایت منجر به خلق ضدگفتمان اجتماعی شده است.
نوع مقاله:
مقالات علمی پژوهشی |
موضوع مقاله:
تحلیل گفتمان انتشار: 1402/7/10