1- دکتری زبانشناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
2- دانشیار زبانشناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران ، n_sabouri@yahoo.com
چکیده: (1428 مشاهده)
در این پژوهش پدیدۀ نحوی مطابقۀ فعل و مفعول در متون فارسی میانۀ زردشتی و شرایط حاکم بر آن بررسی و تحلیل میشود. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و بهلحاظ شیوۀ گردآوری دادهها در گروه پژوهشهای کتابخانهای طبقهبندی میشود. نمونههای زبانی جمعآوریشده بر اساس مبانی نظری دالریمپل و نیکولاوا (2011) بررسی شدهاند. در این پژوهش نشان داده میشود که در فارسی میانۀ زردشتی، جملههایی که دارای فعل متعدی (گذرا) و مفعول مستقیم هستند و مشخصۀ زمان هستۀ فعلی کوچک به صورت گذشتۀ ساده ارزشگذاری شده است، مطابقۀ مفعولی در آنها وجود دارد و سازۀ مفعول متولی ارزشگذاری مشخصههای شخص و شمار فعل جمله است. این وضعیت تنها برای فعلهای متعدی در زمان گذشته وجود دارد و مطابقۀ مفعولی برای فعلهای متعدی در سایر زمانها در این زبان دیده نمیشود. همچنین این پژوهش نشان میدهد که مطابقت مفعولی در فارسی میانۀ زردشتی به مشخصههای مشخصبودگی و جانداری مفعول وابسته نیست. در مجموع با توجه به نتایج بهدستآمده از تحلیل مطابقۀ مفعولی در این متون و مقایسۀ آن با نتایج تحقیق دالریمپل و نیکولاوا (2011) میتوان به این نتیجه دست یافت که در فارسی میانۀ زردشتی، مطابقۀ مفعولی بر اساس ساخت اطلاعی جمله ایجاد نشده است، بلکه مطابقت مفعولی یک پدیدۀ نحوی مبتنی بر زمان بوده که تنها در زمان گذشتۀ ساده برای فعلهای متعدی بهوجود آمده است و میتواند نشاندهندۀ روند تغییرات تدریجی و درزمانی برای پیدایش نظام کنایی موجود در زبانهای ایرانی امروزی باشد.