1- عضو هیئت علمی گروه آموزش زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه فرهنگیان، صندوق پستی888-56441 تهران، ایران ، alikamali@cfu.ac.ir
2- استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فرهنگیان، تهران، ایران
3- دانش آموختۀ دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مازندران، ایران
چکیده: (100 مشاهده)
در زبانشناسی شناختی که از شاخههای جدید زبانشناسی است، استعاره معنایی تازه مییابد و از حالت زبانی صرف به پدیدهای ذهنی و انتزاعی مبدل میگردد. استعارۀ مفهومی راه را برای درک روابط درونمتنی آثار ادبی باز میکند؛ زیرا متعارف و زایاست و بر درک یک مفهوم بر حسب مفهومی دیگر متّکی است و زبان را به ذهن و اندوختههای ذهنی پیوند میزند. درواقع، استعارۀ مفهومی نوعی ساخت ذهنی است که انسان از آن برای درک بهتر جهان بهره میبرد. با توجه به نگرش و جهانبینی خواجه نظامالملک و عنصرالمعالی به حکومت و واژههای مرتبط با آن نظیر شاه، بیتالمال و...، در این پژوهش که به روش تحلیلی و توصیفی انجام گرفته است، سعی بر آن شده که با بهرهبردن از رویکرد زبانشناسی شناختی به بررسی انواع استعاره در سیاستنامه و قابوسنامه که از متون برجستۀ نثر داستانی دورۀ سلجوقی هستند، پرداخته شود. بدین ترتیب پس از مطالعۀ هر دو اثر انواع استعارههای هستیشناختی، ساختاری و جهتی مشخص شدند. نتایج پژوهش نشان میدهد که عنصرالمعالی و خواجه نظامالملک در بیان مقاصد تربیتی شاه، درباریان و اطرافیانشان از انواع استعارههای مفهومی با کلاننگاشتهای متفاوتی مثل: شاه شبان است، شاه هدایتگر است و شاه درفش است، با حوزههای مبدأ و مقصد عینی به ذهنی، ذهنی به عینی و ذهنی به ذهنی و عنینی به عینی با جهتهای بالا به پایین و پایین به بالا، نزدیک به دور و روبهرو و برابر استفاده کردهاند.