استادیار زبان و ادبیات عربی، دانشگاه زابل، سیستان و بلوچستان، ایران
چکیده: (8812 مشاهده)
با توجه به تفاوت دو گفتمان شریعتمحور و طریقتمحور در روزگار حلاج، پژوهش حاضر در تلاش است تا با تکیهبر روش توصیفی- تحلیلی، به تحلیل گفتمان انتقادی ناظر بر مکتوبات فارسی و عربی حلاج بر مبنای الگوی لاکلائو و موف بپردازد. هدف اصلی این پژوهش معرفی گفتمان حلاج بهعنوان نماینده یک گفتمان برخاسته از قشر اجتماعی عرفاست. پژوهش بر پایه این پرسش شکل گرفته که چه گفتمانهایی در پسِ آثار حلاج نهفته است و نزاع این گفتمانها بر سر تعریف چه دالهایی است؟ بررسیها نشان میدهد که در مقابل گفتمان شریعتمحور آن دوره، گفتمان طریقتمحور حلاج درصدد برمیآید تا با انتساب مدلولهایی تازه به دال شناور «انسان» و «شیطان»، به ساختشکنی از سلطه آنها و درنتیجه کل گفتمان مزبور بپردازد. حلاج برای نشاندادن اتحاد انسان با خداوند، با بیان عبارت معروف «أنا الحق» به ساختشکنی دال مرکزی گفتمانِ شریعتمحور نیز پرداخت و در نظام معنایی خود این مدلول را جایگزین «أنا العبد» گفتمان متشرعان کرد. او از طریق ساختشکنی احکام شریعت اسلام و افشای اسرار الهی سعی کرد گفتمان شریعتمحور را به حاشیه براند و گفتمان خود را در مقامی بالاتر بنشاند و برجسته کند.
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی |
موضوع مقاله:
تحلیل گفتمان انتشار: 1396/11/1