جستجو در مقالات منتشر شده


۲ نتیجه برای یحیی پور

مرضیه یحیی پور، جان اله کریمی مطهر، گریگوری والری‌یویچ توکارِف،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( مهر و آبان ۱۴۰۰ )
چکیده

روزهای اهریمنی ایوان بونین که حوادث دوره پس از انقلاب اکتبر روسیه در سال‌های ۱۹۱۸ و ۱۹۱۹ را دربرمی‌گیرد، دارای ویژگی‌های ﮔﻔﺘﻤﺎن ادبی، سیاسی، تاریخی، اجتماعی، جنایی، انتقادی و استنادی است و در قالب یادداشت‌های روزانه نوشته شده است. عناصر زبانی در روزهای اهریمنی از شرح‌حال نویسنده یعنی راوی، به‌منزلۀ وقایع‌نگار، منتقد و توصیف‌گر رویدادها و ارتباطش با اقشار گوناگون مردم روسیه در دوره جنگ داخلی، سخن می‌گوید. از نظر نویسنده، انقلاب اکتبر به نابودی فرهنگ و به‌کارگیری واژه‌ها و عبارات ناهنجار در زبان روسی منجر شده است. بونین برای توصیف این دوره، از واژگان «اهریمنی، لعنتی و نفرین‌شده» و برای رهبر بلشویک‌ها القابی چون «حیوان» استفاده کرده است. در مقاله علاوه‌بر بررسی روند و تاریخچه چاپ روزهای اهریمنی و ژانر (نوع) آن، به نظرات نویسنده، منتقدان و صاحب‌نظران نیز درباره اثر و حوادث این سال‌ها و نتایج منفی انقلاب اکتبر در زبان و ادبیات روسی پرداخته می‌شود. بونین معتقد است انقلاب اکتبر سبب افول اخلاق مردم، زبان و ادبیات روسی و ناهنجاری‌های فرهنگی ـ اجتماعی شده است. از نظر او، بلشویک‌ها صدمات جبران‌ناپذیری به زبان روسی که نویسندگانی چون الکساندر پوشکین و لف تالستوی را تحویل جامعه داده بود، وارد کرده‌اند. علاوه‌بر آن در مقاله به گرایش برخی از نویسندگان (گورکی، بلوک، بریوسف، مایاکوفسکی) به انقلاب اکتبر که از نظر بونین عامل اصلی به‌کارگیری زبان و ادبیات هنجارشکن در این دوره هستند، اشاره می‌شود. بر همین اساس واژگان و عبارات را در اثر می‌توان به «خودی» (غیرانقلابی) و «دیگری» (انقلابی) تفکیک کرد. با بررسی روزهای اهریمنی به این نتیجه می‌رسیم که واژگان در زبان «خودی» مظهر معنویت، شفافیت، آرامش و نظم است، ولی در زبان «دیگری»، دارای ترکیب‌های معنایی منفی؛ مانند انحلال، فروپاشی، انحطاط، تخریب، قانون‌شکنی، تاریکی، مرگ، غیرانسانی، دروغ، مسخرگی، حماقت و غیره هستند و جایگاه نخست را در زبان انقلاب به‌خود اختصاص می‌دهند.
مرضیه یحیی پور، جان اله کریمی مطهر، گریگوری والری‌یویچ توکارِف،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( مهر و آبان ۱۴۰۲ )
چکیده

سمبولیست از مکاتب برجستۀ اوایل سدۀ بیستم میلادی در ادبیات روسیه است که برخی از نمایندگان آن با الهام از عرفان و آموزه‌های شاعران سرزمین ایران کهن، ازجمله حافظ آثار برجسته‌ای خلق کردند. ویچیسلاف ایو'انِف و میخائیل کوزمین، دو تن از نمایندگان این مکتب، از اعضای فعال انجمنی بودند که در سال ۱۹۰۵ توسط ایو'انِف و در آپارتمان او و به‌افتخار حافظ، با ‌نام «مریدان حافظ» تأسیس شد. این محفل که به «باشنیا» (گنبد) معروف است، مهم‌ترین مرکز ادبی و فلسفی دورۀ خود به‌حساب می‌آمد. اعضای انجمن از دوستداران حافظ بودند و «آموزه‌های حافظ» در این مکان منبع الهام اشعار عرفانی شد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی واحدهای زبانی و واژگانی است که ایو'انِف و کوزمین در ارتباط با اندیشه‌های حافظ و عرفانش در اشعار خود به‌کار برده‌اند. تلاش شد تا به این پرسش‌ها پاسخ داده شود: شاعران سمبولیست روسی اشعار حافظ را چگونه درک می‌کردند؟ از کدام یک از عناصر زبانی حافظ برای بیان اندیشه‌های خود بهره جسته‌اند و از چه واحدهای زبانی و واژگان مشترک استفاده کرده‌اند؟ با بررسی اشعار ایو'انِف و کوزمین در ارتباط با موضوع مورد بحث، به این نتیجه دست می‌یابیم که علی‌رغم تفاوت‌های فرهنگی و زبانی، آن‌ها در اشعارشان نمادهای شرقی و غربی را درهم آمیخته‌اند و مانند حافظ برای بیان اندیشه‌های هستی‌شناسی تلفیقی از واژگان زمینی و متافیزیکی، نماد، تضاد، استعاره، واژگان چندمعنایی و مفاهیم پارادوکسی را به‌کار گرفته‌اند. واژگان به‌کار رفته در اشعارشان نیز مانند اشعار حافظ، مفاهیم عشق، گفت‌و‌گو، دعوت به اتحاد میان ملل و ادیان، «دیگر ستایی» و همچنین درک زیبایی جهان ‌هستی را دربرگرفته است.

 

صفحه ۱ از ۱