جستجو در مقالات منتشر شده


۸ نتیجه برای آذری

عبدالحسین حیدری، افسر روحی،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده

در زبان هایی که ویژگی آرایش نحوی آزاد دارند، قلب نحوی می تواند سازه های مختلف جمله را جابه جا کند. می یاگاوا (۲۰۰۱) مدعی است که در زبان ترکی با اعمال قاعده قلب نحوی، عناصر غیر فاعلی به مشخصگر گروه زمان حرکت می کنند و فاعل در جایگاه اصلی خود، یعنی مشخصگر گروه فعلی سبک باقی می ماند. در این مقاله می خواهیم با تکیه بر رویکرد مطابقت در مدل کاوشگر- هدف برنامه کمینه گرایی و ارائه مثال های کافی نشان دهیم برخلاف ادّعای می یاگاوا، سازه موجود (فاعل) در مشخصگر گروه فعلی سبک با توجه به نقش دوگانه مطابقت (بازبینی مشخصه های غیر قابل تعبیر عنصر زمان و دریافت حالت فاعلی) باید به مشخصگر گروه زمان حرکت کند و در زبان ترکی آذری با اعمال قاعده قلب نحوی، عناصر غیر فاعلی مانند مفعول طی عملکرد مطابقت در طول اشتقاق نحوی، به جایگاهی قبل از گروه زمان که از آن به عنوان جایگاه تأکید یاد می شود ارتقاء پیدا می کنند، زیرا مشخصگر گروه زمان توسط فاعل پر می شود. پس قاعده قلب نحوی در زبان ترکی آذری همان مبتداسازی است و چنانچه در فرایند تولید جمله، به دلایل معنایی و کلامی، نیازی به تأکید یا مبتداسازی باشد، گروه نقش نمای یادشده در جایگاهی قبل از گروه زمان قرار می گیرد.
افسر روحی، عبدالحسین حیدری،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

تحقیق حاضر، ساخت افعال سبک رمزگردانی‌‌‌‌‌‌‌شدۀ ترکیِ ‌‌‌‌‌‌‌آذری‑‌ فارسی را از منظر «مدل زبان ماتریس» مورد مطالعه قرار داده است. داده‌ها با حضور در کلاس و ضبط و یادداشت‌برداری از تعاملات رسمی و غیر رسمی چهار نفر از معلّمان با صد نفر از دانش‌آموزان دوزبانه کلاس‌‌‌های ابتدایی و همچنین مصاحبت با هشت نفر از معلّمان دو‌زبانه جمع‌آوری شدند. بررسی داده‌های جمع‌آوری‌شده نشان داد که در ساخت افعال سبک رمزگردانی‌شده، سازه‌های غیر فعلی زبان فارسی (اسم‌ها، صفت‌ها، قیدها و گروه‌‌های حرف ‌‌‌اضافه‌ای)، به‌عنوان عناصر درونه با افعال سبک ترکی ‌‌‌‌‌‌‌آذری ترکیب می‌شوند و در جملات زبان ترکی ‌‌‌آذری به‌‌‌ کار می‌روند. زبان ترکی ‌‌‌‌‌‌‌آذری به‌عنوان زبان ماتریس، چارچوب ساخت‌واژی‑ نحوی این جملات را تعیین می‌کند. این بخش از داده‌ها با اصول مدل زبان ماتریس انطباق کامل دارد. امّا کاربرد ساخت افعال سبک رمزگردانی‌‌‌‌‌‌‌شدۀ ترکی ‌‌‌‌‌‌‌آذری‑ ‌فارسی در جملات سببی ترکی ‌‌‌‌آذری، اصل ترتیب تک‌واژهای مدل زبان ماتریس را نقض می‌‌‌‌کند. بررسی ساخت‌‌‌های سببی رمزگردانی‌‌‌شده نشان داد که سازه غیر فعلی زبان فارسی به‌عنوان عنصر درونه، نه‌تنها در سطح مفهومی‑ واژگانی، بلکه در سطح گزاره‑ موضوع نیز فعّال می‌شود. فعّال شدن سازۀ غیر فعلی زبان درونه در سطح گزاره‑ موضوع و به دنبال آن، اعمال نحو زبان درونه بر بند متمم‌‌ سببی رمزگردانی‌‌‌شده، نه‌تنها بر بسط و گسترش اصل ترتیب تک‌واژهای مدل زبان ماتریس تأکید دارد، بلکه نشان‌دهندۀ تأثیرپذیری نحو از واژگان است که تأییدی بر عدم استقلال نحو از واژگان به شمار می‌‌آید.
علیرضا قلی رضا قلی فامیان،
دوره ۷، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده

گویش‌شناسی ادراکی حوزه‌ای است که در آن درک و نگرش اهل زبان نسبت به مفاهیمی مانند مرزبندی جغرافیایی گویشِ خود و گویش‌های مناطق مجاور، اعتبار و منزلت اجتماعی گویش‌ها و نظایر آن مورد بررسی قرار می‌گیرد. در این پژوهش ۶۴ گویشورِ چهار منطقه از شهرستان شبستر در شمال غرب تبریز (شامل شهرهای شبستر، شندآباد، دریان و خامنه) به طور تصادفی به عنوان آزمودنی‌های پژوهش انتخاب شدند. سپس محقق به کمک چهار نمونۀ صوتی ضبط شده از چهار منطقۀ مذکور و یک پرسشنامه محقق-ساخته، نگرش آزمودنی‌ها را در بارۀ نمونه‌های صوتی ارزیابی کرد. یافته‌ها نشان می‌دهد که گروه میان‌سال و نیز گروه زنان در تشخیص دوری/نزدیکی گونۀ زبانی و نیز (غیر)همشهری بودن  گوینده، موفق‌تر از گروه جوان و گروه مردان عمل می‌کنند و این امر با نتایج برخی مطالعات پیشین مانند دیرکز(۲۰۰۲) در آلمان کاملاً سازگار است. به این ترتیب درمی‌یابیم که در منطقۀ مورد مطالعه، میان‌سالان و زنان زبان‌آگاه‌ترند. همچنین مشخص شد که مرکزیت اداری و اقتصادی یک منطقه (شهر شبستر) باعث می‌شود تا گونۀ به کاررفته در آن منطقه از نظر گویشوران، گونۀ شهری تلقی شود.  یکی دیگر از یافته‌های قابل تأمل در مطالعۀ حاضر این است که برخلاف پیش‌فرض رایج در مطالعات جامعه‌شناسی زبان، گونۀ زبانی کم‌جمعیت ترین شهر منطقۀ مورد مطالعه – خامنه- معتبرتر از سایر مناطق تشخیص داده شده است.  
سولماز محمودی،
دوره ۸، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده

زبان‌های ترکی از پنج راهبرد یا پاسخ مختلف (قلب، تضعیف، غیرمشددسازی، حذف و درج) به خوشه‌های ناقض اصل‌ توالی‌ رسایی استفاده می‌کند که از طریق تعامل محدودیت‌های وفاداری و نشان­داری مطرح می‌شوند. در زبان ترکی با وجود خوشه‌های دو همخوانی میانی و پایانی، خوشه‌های غلت/روان-خیشومی و غلت-روان، علاوه‌ بر توالی‌هایی با رساییِ ‌خیزان، غیرمجاز است. قطعاً توالیِ‌ همخوان‌های‌ رسا، به‌‌ دلیلِ تخطی از محدودیت اصل مرزِ اجباری، شکسته نمی‌شوند؛ زیرا با این‌ فرض توجیهی برای عدم‌وجود توالی خیشومی/روان-گرفته نخواهد بود. در این پژوهش به ‌کمک داده‌های به‌دست‌آمده به‌ روش کتابخانه‌ای و نیز فرایندهای درج و حذف واکه در میان خوشه‌های میانِ کلمه، درج واکه در میان و آغاز خوشه‌های آغازِ کلمه، درج واکه در میانِ خوشه‌های پایانی با رسایی ‌خیزان، درج واکه در میان خوشه‌های پایانی با رسایی ‌افتان و حذف همخوان اول از خوشه‌های پایانی نشان خواهیم داد که توفقِ‌ رساییِ روان و غلت نسبت به خیشومی برای غلبه ‌بر درج کفایت نمی‌کند. در نتیجه، آنچه موجب رفتار متفاوت چنین خوشه‌هایی در زبان‌های ترکی، عربیِ‌ لبنانی، ایرلندی، چاها (زبان اتیوپی) و کاتالن می‌شود، زاویة‌ رسایی میان دو همخوان است. در پایان، به ‌کمک محدودیت‌های نشان‌داری ادراکی خواهیم دید همخوان‌های هم‌جایگاه، از نظر ادراکی نشان‌دارترند؛ یعنی همخوانی که در محل و نحوۀ تولید، مشخصه‌های تمایزدهندۀ کمتری با همخوان ماقبل خود دارد، از نظرِ ادراکی نامتمایز و برای حفظ تقابل‌های واژگانی نامناسب‌تر است.
شیما زرگربالای جمع، مهین ناز میردهقان،
دوره ۸، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده

شاخه مطالعاتی رده­شناسی قدمتی۲۵۰ساله دارد. رده­شناسی زبان مطالعه نظام­مند تنوع بین زبان‌هاست و این تعریف این پیش­انگاره را در خود دارد که برخی اصول کلی نیز بر تنوع میان زبان‌ها حاکم هستند (کامری،۲۰۰۱، به نقل از دبیرمقدم،۲:۱۳۹۲). موضوع ترتیب واژه‌ها در تعیین تفاوت­ها و شباهت­های موجود میان زبان­ها یکی از حوزه‌های مورد توجه در رده­شناسیزبان است. هاکینز یکی از زبان­شناسان برجسته است که علاوه­بر آشنایی با دستور زایشی، گرایش خاصی به حوزه رده­شناسی به­ویژه ترتیب واژه دارد و اصول و همگانی‌هایی گوناگون را در زمینه ترتیب واژه ارائه کرده است (هاکینز،۱۰:۱۹۸۳). مطالعات گویش­شناسی در ایران طی چند دهه اخیر گسترش بسیاری یافته است، به گونه‌ای که بسیاری از زبان شناسان و رده­شناسان ثبت و مطالعه گویش‏ها و زبان‏های ایرانی را آغاز کرده و پژوهش­های فراوانی در زمینه گویش‏های مختلف به­انجام رسانده­اند. هدف از پژوهش حاضر آن است که پس از معرفی فرضیه، اصول و همگانی‌های هاکینز در حوزه ترتیب واژه، به تحلیل مقایسه‌ای آرایش واژگانی میان گونه زبانی ترکی آذری و فارسی معیار پرداخته شود. این تحقیق با استناد به پیشینه عملی، چارچوب نظری و داده‌های پرسش­نامه گویشی و به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته و نتایج حاصل از این گفتار علاوه­بر تأیید شباهت‌ها و تفاوت‌هایی میان آرایش واژگانی زبان فارسی معیار و ترکی آذری، انطباق برخی از دیدگاه‌های هاکینز بر زبان‌های مذکور را اثبات می‌کند.                                                                                         
                                                                    
نسرین رمضانی، آزیتا عباسی،
دوره ۹، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده

این پژوهش زبان­شناختی درصدد آن است تا توانایی میزان درک و تولید جمله­های مجهول در کودکان یک­زبانۀ فارسی­زبان را با این توانایی در کودکان دو­زبانۀ آذری ـ فارسی زبان مورد مقایسه و بررسی قرار دهد. دستور نقش و ارجاع به­عنوان یکی از نظریه­های ارتباطی- شناختی، چارچوب نظری مورد استفاده در این پژوهش است که بر پایۀ آن می­توان دو نوع مجهول، شامل مجهول اصلی و مجهول غیر­شخصی، را در زبان فارسی شناسایی کرد. در این پژوهش، ۱۸ کودک یک­زبانۀ فارسی­زبان ۵ تا ۷ ساله از نظر درک و تولید جمله­های مجهول اصلی و غیر­شخصی با ۱۸ کودک دوزبانۀ آذری ـ فارسی­زبان ۵ تا ۷ ساله مقایسه شده­اند. این کودکان به‌طور تصادفی از مدارس شهرستان­های تهران و سراب انتخاب شدند. ارزیابی میزان درک و تولید ساخت مجهول به­کمک آزمون­های تصویری انجام شد و داده­های آزمون­ها توسط نرم­افزار اس. پی. اس.اس نسخۀ ۱۹ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. متغیر مستقل در این پژوهش چند­زبانگی و سن، و متغیر وابسته، میزان درک و تولید جمله­های مجهول است. نتایج به­دست آمده نشان می­دهد که چند­زبانگی و سن تأثیر معنا­داری بر روی درک و تولید جمله­های  مجهول اصلی و غیر­شخصی ندارند.
 

 
احمد فرشبافیان، اسماعیل صفائی اصل، یوسف آرام،
دوره ۹، شماره ۶ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده

این مقاله در چارچوب «رده­شناسی نقش­گرای نظام­مند» و با تکیه بر تعمیم­های رده­شناختی متیسن (۲۰۰۴) کوشیده است، رفتارهای رده­شناختی نظام آغازگر دو زبان فارسی و ترکی آذری را که به لحاظ نَسبی به دو خانواده زبانی متفاوت متعلق­اند، توصیف و مقایسه کند. به بیانی مشخص­تر، این پژوهش تلاش کرده است به این پرسش اساسی پاسخ دهد که با توجه به تعمیم­های رده­شناختی متیسن، نظام آغازگر و مشخصاً سه زیرنظام «نشان­داری آغازگر»، «گزینش آغازگر»، و «نوع آغازگر» در زبان فارسی چه تفاوت­ها و شباهت­هایی با آن نظام­ها در زبان ترکی آذری دارند.
مطالعه حاضر نشان داد که دو زبان فارسی و ترکی آذری ۱) دارای ساخت آغازگری ـ پایان­بخشی تقریباً همانند هستند، ۲) با آغازگرهای بی­نشان و نشان­دار به یک شکل برخورد می­کنند، ۳) افزون بر آغازگر ساده، دارای آغازگر چندگانه نیز هستند، ۴) با عناصر سازنده آغازگر چندگانه به یک شکل برخورد می­کنند و ۵) دارای نظام آغازگر وجه­آزاد هستند. این یافته­ها نشان می­دهد که دو زبان فارسی و ترکی آذری که به لحاظ نَسبی کاملاً متفاوت هستند، دارای نظام آغازگر و مشخصاً سه زیرنظام «نشان­داری آغازگر»، «گزینش آغازگر»، و «نوع آغازگر» مشابهی هستند. این نتیجه با «اصل سازگاری محوری» هم­سو است. بر اساس این اصل، زبان­ها با توجه به محور جانشینی/ نظام و نه محور هم­نشینی/ ساخت، گرایش به سازگاری بیشتر با یکدیگر دارند.
 

 
رامین مرزی، محمد رضا احمدخانی، عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده

شناخت اینکه افراد چگونه باب گفت‌وگو را باز می‌کنند یا چگونه همدیگر را خطاب می‌کنند موضوعی مهم در مطالعات جوامع به‏منظور ایجاد روابط اجتماعی بین افراد است. این پژوهش به‏منظور بررسی پدیدۀ اجتماعی عبارت‏های خطاب با سه هدف شناخت انواع، کارکرد و عوامل اجتماعی به‌وجود آورندۀ آن‏ها در گونۀ گفتاری ترکی آذری خوی است. روش تحقیق تحلیل محتواست و داده‏ها که به‌طور میدانی و با ابزار پرسش‌نامه از ۲۲۵ گویشور خویی صورت گرفته است نشان می‏دهد که هشت نوع عبارت خطاب در مکالمات روزمرۀ این افراد استفاده می‏شود: اسامی کوچک، نام خانوادگی، عناوین (القاب)، عبارت‏های خویشاوندی، اسامی تحبیب، اسامی مذهبی، اسامی حرفه‏ای و عبارت معکوس. تحلیل داده‏ها نشان می‌دهد که در این زبان عبارات خطاب در شرایط و موقعیت‏های گوناگون به ترتیب از بیشترین به کم‌ترین نشان‌دهندۀ نقش‌های صمیمیت، فاصلۀ قدرت و احترام هستند که بیانگر میزبان بالای نقش صمیمیت در میان این گویشوران در استفاده از ابزار گفتاری خطاب است. همچنین بررسی داده‏ها بیان می‏کند که به  ترتیب عوامل سن، رابطۀ خانوادگی، مرتبۀ اجتماعی، سلسله‌مراتب شغلی و تحصیلات بر انتخاب عبارات خطاب تأثیر دارند که نشان می‏دهد در فرهنگ این جامعۀ زبانی سنتی عامل سن و رابطۀ خانوادگی بیشتر از موارد دیگر در تعیین فاصلۀ اجتماعی، فرهنگی و طبقاتی دخیل هستند. همچنین برطبق  تحلیل‏ داده‏ها اسم کوچک،  بیشترین کاربرد را در بین مردم خوی در حالت آشنایی با مخاطب دارد. اسامی مذهبی نیز بیشترین کاربرد را در بین افراد غریبه دارد که این حاکی از اهمیت و رواج فراون باورهای مذهبی در بین مردم خوی است. به‌طور کلی ویژگی متمایز این پژوهش نسبت‌به دیگر تحقیقات این است که علاوه‌بر بررسی عبارات خطاب عوامل اجتماعی و نقشی مؤثر بر انتخاب آن‌ها نیز تحلیل شده‌اند.
 

صفحه ۱ از ۱