جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای آموزش زبان فرانسه

زهرا سعادت نژاد، محمد رضا فارسیان،
دوره ۱۰، شماره ۶ - ( ۱-۱۳۹۸ )
چکیده

توانش بینافرهنگی در یادگیری زبان فرانسه اهمیت ویژه‌ای دارد؛ زیرا زبان و فرهنگ مانند دو روی یک سکه لازم و ملزوم یکدیگرند. به عبارت دیگر، یادگیری زبان تنها به یادگیری دستور و واژگان محدود نمی‌شود،  بلکه زبان‌آموز برای برقراری ارتباط می‌بایست فرهنگ کشور مقصد را به­خوبی بشناسد و به دیگری احترام بگذارد. از همین رو، آموزش فرهنگ در فرایند یادگیری زبان فرانسه امری ضروری به­نظر می‌رسد. ادبیات فرانسه یکی از منابع غنی برای آشنایی با فرهنگ فرانسه محسوب می‌شود و مدرسان می‌توانند با به­کارگیری متون ادبی در کلاس‌های درس، فرهنگ فرانسه را به زبان‌آموزان بیاموزند. آموزش زبان به­کمک ادبیات صرفاً به کلاس‌های سطوح بالا محدود نمی‌شود؛ بلکه میتوانیم از متون سادۀ ادبی نیز برای آموزش مقدماتی فرهنگ در سطوح پایین‌تر بهره ببریم. در این نوشتار نویسندگان سعی دارند به بررسی متون ادبی سطح مبتدی A۱-A۲ کتاب ادبیات گام به گام فرانسه و به بررسی جنبه‌های فرهنگی متون ادبی بپردازند. برای این منظور پس از معرفی توانش بینافرهنگی و اهمیت آن در جهان امروز، به تحلیل سه متن ادبی از قرن بیستم می‌پردازیم و  آن‌ها را به­کمک نظریۀ گیلیان لازار موردبررسی قرار می‌دهیم. سپس تکالیفی برای ارائۀ این نکات در کلاس درس ارائه می‌دهیم. در این تحقیق به این پرسش پاسخ خواهیم داد که ادبیات چگونه توانش بینافرهنگی زبان‌آموزان را تقویت می‌کند؟ و درنهایت به مدرسان زبان فرانسه پیشنهاد می‌کنیم متون ادبی را در روند آموزش بگنجانند و به­کمک تکالیف، زبان‌آموزان را نسبت­به مسائل فرهنگی کنجکاو کنند.
térature progressive du français

زهرا داورپناه، روح الله رحمتیان، پریوش صفا، سید بهنام علوی مقدم،
دوره ۱۲، شماره ۶ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده

گسترش مبانی جامعهشناختی زبان و نقش مؤثر مؤلفههای مرتبط با بافت در آموزش زبان دستاندکاران آموزش زبانهای خارجی در جهان را در سالهای اخیر، بهسوی رویکردهای مرتبط با «بومیسازی آموزش زبانهای خارجی» سوق داده است. در این میان، برطرف کردن نواقص و کمبودهای آموزشی موجود در متدهای همگانی آموزش زبان‌های خارجی ازجمله بیتوجهی آنها به بافت و نیازهای زبانآموزان جامعۀ هدف، سبب تقویت مبانی نظری و راهکارهای عملی در حوزۀ بومیسازی شده است. پژوهش حاضر نیز در پی مطالعۀ مفهوم و سازوکار بومیسازی آموزش زبان فرانسه در مدارس ایران متناسب با بافت اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و آموزشی و با تبعیت از رویکرد بینافرهنگی در کشور است. این پژوهش در پی پاسخ دادن به این دو پرسش اساسی است: بومیسازی آموزش زبان فرانسه در مدارس ایران چه ضرورتها و چه سازوکاری را بهدنبال دارد و اینکه آموزش فرهنگ در کتب درسی آموزش زبان فرانسه چگونه و تا چه میزانی اعمال شده است. این تحقیق ازنظر ماهیت، کاربردی بوده و ازنظر نوع روش، توصیفی ـ تحلیلی است که با روش تحلیل محتوای کیفی در پی پاسخ به پرسشهای اصلی پژوهش است. نتایج این پژوهش مؤید این مطلب است که آموزش زبان فرانسه در ایران در سه سطح کلان (بومیسازی آموزشی)، میانی (بومیسازی برنامۀ درسی) و خُرد (بومیسازی کتابهای درسی) قابل اجراست. از سوی دیگر، تحلیل محتوای هفت کتاب درسی آموزش زبان فرانسه از بهکارگیری مؤلفههای هویت ملی و مؤلفههای فرهنگ فرانسه بهصورت نابرابر و نامتوازن و نادیده گرفتن رویکرد بینافرهنگی خبر میدهد.

سیده یاسمین سجادی، رویا لطافتی، محمود رضا گشمردی، پریوش صفا،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۷-۱۴۰۱ )
چکیده

مهارت منظورشناختی، به توانایی استفادۀ مناسب از زبان در بافت اجتماعی گفته می‌شود. زبان‌آموز برای کسب توانمندی در مهارت منظورشناختی، باید دانش زبانی و اجتماعی خود را با اَشکال مختلف و راهبردهای منظورشناختی زبان همسو کند و قادر باشد در موقعیت ارتباطی از تمام اجزای مهارت برقراری ارتباط خود به‌صورت یکپارچه استفاده کند. در این مقاله، جایگاه پرورش مهارت منظورشناختی در حوزۀ آموزش زبان فرانسه در ایران بررسی شده است. هدف این پژوهش، علاوه ‌بر تعریف مهارت منظورشناختی در حوزۀ آموزش زبان، بررسی میزان به‌کارگیری و پرورش این مهارت از سوی مدرسان ایرانی زبان فرانسه است. به این منظور، برای جمع‌آوری اطلاعات پرسش‌نامه‌ای تهیه و بین ۵۰ مدرس ایرانی توزیع شد. برای انتخاب حجم نمونه از روش نمونه‌گیری تصادفی استفاده شده است. روش تحقیق از نوع توصیفی ـ ‌پیمایشی بوده و ابزار پژوهش هم شامل یک پرسش‌نامه است. پایایی پرسش‌نامه با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ، برابر ۰,۹۰ محاسبه شده است. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون t تک‌نمونه، آزمون هم‌بستگی و t  مستقل نشان می‌دهد با اینکه پرورش این مهارت با زیاد شدن سن و تجربۀ مدرسان بیشتر می‌شود، به‌کارگیری فعالیت‌های مربوط به پرورش آن در کلاس زبان فرانسه جایگاه چندانی ندارد و این امر خلاف نظر مثبت مدرسان برای پرورش این جنبه از مهارت برقراری ارتباط زبانی است. بنابراین، پیشنهاد می‌شود در پژوهش‌های آتی، راهکارهایی به مدرسان ایرانی زبان فرانسه معرفی شود تا آن‌ها بتوانند عملکرد تدریسشان را با نیازهای زبان‌آموزان مطابق سازند و از زبان‌آموزانِ خود کنشگرهای اجتماعی ماهری در آنچه مهارت منظورشناختی نامیده می‌شود، بسازند.
 
بهنام محرم زاده، لیلا شوبیری، مجید یوسفی بهزادی،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده

تقابل فرهنگ «خودی»  و «دیگری»  در اسناد آموزشی ، به‌ویژه دروس ادبی مربوط به رشتۀ زبان فرانسه در دانشگاه‌های ایران، امری طبیعی است و نیاز به رویکردی میان‌فرهنگی که بتواند دانشجویان را در فضایی بینافرهنگی، تعدیل‌شده و به دور از شوک فرهنگی  قرار دهد، ایجاد کرده‌ است. با توجه به اینکه راهبردهای عاطفی ـ اجتماعی ، با تکیه بر تفاوت‎های فردی، تلاش‎ دارند تا زبان‌آموزان را در فرایند یادگیری کمک و روند آموزش زبان را تسهیل کنند، هدف این پژوهش، ارائۀ روشی کاربردی به‌منظور پیوند بیشتر ادبیات و آموزش زبان فرانسه از طریق فعال ‎کردن ظرفیت‎های حسّی ـ هیجانی و به‌‌کارگیری راهبردهای عاطفی ـ اجتماعی نزد دانشجویان و علاقه‌مند کردن آنان به محتوای ادبی (شعر) است. همچنین، جامعۀ آماری تحقیق، شامل ۱۱۰ نفر از دانشجویان زبان فرانسه در ترم آخر مقطع کارشناسی، در دو گرایش ادبیات و ترجمه در دانشگاه‌های مختلف ایران است که به صورت تصادفی انتخاب شده‌اند. ازاین‌رو، با طراحی پرسش‌نامه‌ای محقق‌ساخته و در ۲۰ سؤال ۵ گزینه‌ای، ابتدا در قالب پیش‌آزمون، میزان استفادۀ دانشجویان از راهبردهای عاطفی ـ اجتماعی و علاقه‌مندی‌شان به شعر را سنجیدیم. سپس، طی یک دورۀ آموزشی مجازی و تعامل‌محور (درمجموع به مدت ۵۰ ساعت) به آموزش میان‌فرهنگی پرداختیم. در ادامه نیز، از فراگیران، پس‌آزمون به عمل آمد. براساس نتایج آزمون تی (T test)، می‌توان چنین استنباط کرد که اختلاف معناداری بین میانگین دانشجویان در پیش‌آزمون و پس‌آزمون در زمینۀ استفاده از راهبردهای عاطفی ـ اجتماعی و علاقه‌مندی به محتوای ادبی (شعر)، دیده شده ‌است.
 


صفحه ۱ از ۱