جستجو در مقالات منتشر شده


۱ نتیجه برای انواع ارجاع

محمد هاتفی،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ۷-۱۴۰۳ )
چکیده

پژوهش‌های پیشین وجود دانش ضمنی پیش‌فرض گرفته‌شده توسط مقنن در قوانین را از علل دشواری ارتباط خواننده / مخاطب قانون با متن مواد آن دانسته است. پرسش اصلی این است که دامنه و گسترۀ دانش ضمنی پیش‌فرض‌گرفته شده چقدر است؟ فرضیۀ پژوهش، براساس رویکرد دستور زبان نقش‌گرا، این است که دامنۀ دانش ضمنی تا جایی است که ارجاعات درون‌متنی و برون‌متنی دامنۀ متن و معنا را گسترش می‌دهد. شیوۀ اجرا به این صورت است که با مبنا قراردادن برخی مواد گزینشی و اتفاقی از قانون آیین دادرسی کیفری (ق.آ.د.ک)، دامنۀ ارجاعات آن‌ها را پی گرفته‌ایم تا شبکۀ درون‌متنی و برون‌متنی آن کشف شود. نتایج تحقیق نشان می‌دهد دامنۀ دانش ضمنی پیش‌فرض‌گرفته شده، به گونه‌ای شبکه‌ای، تمام قوانین، متون حقوقی، نظریه‌های حقوقی، ساختار قضائی، و دانش‌های مرتبط را شامل می‌شود. انواع ارجاعات زیر پیوسته معنای بند را تا آخرین مرزهای دانش ضمنی به تعویق و تأخیر می‌اندازد: ارجاع صریح (درون‌متنی وبرون‌متنی)، ارجاع ضمنی (درون‌متنی و برون‌متنی) شامل: ارجاع ناهمسان، ارجاع همآیند، ارجاع از طریق تکرار، و ارجاع سلبی. ارجاع ناهمسان، نشان می‌دهد قوانین جزایی (قانون آیین دادرسی کیفری، قانون مجازات اسلامی و دیگر قوانین جزایی) با محوریت دال «جرم» شبکۀ دانشی را بازتاب می‌دهند. نتایج نشان می‌دهد هرگونه ارجاع، حتی ارجاع صریح، سطحی از پیچیدگی و دشواری ارتباطی را برای خواننده در درک معنای بندهای مواد قوانین ایجاد می‌کند. ارتباط مخاطب با متن قوانین، زمانی دشوارتر می‌شود که مواد و قوانین و متون به صورت رفت و برگشتی به یکدیگر ارجاع می‌دهند.

 

صفحه ۱ از ۱