جستجو در مقالات منتشر شده


۶۳ نتیجه برای سنتی


دوره ۰، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۶ )
چکیده

چکیده از تجزیه و تحلیل شاهنامه بایسنقری و هفت اورنگ جامی، به کشف مبانی گرافیک بکار برده شده در کتابت این دو اثر می رسیم که کاربرد علمی در گرافیک نوین پایه گذاری م یشود. یکی از مه مترین اهداف بررسی نگارگری ایران کشف رموز و اثبات رابطه این آثار با سایر هنرهای سنتی و ادبیات ایران م یباشد و در نگاهی خا صتر رابطه آن، با هنر کتا بآرایی و گرافیک مشخص م یشود. رشد این هنر که جدای از تاریخ زندگی حامیانش نم ی باشد، در شیو ههای تولید نگارگری نیز منشا اثر گردیده و همواره در ارتباطی تنگاتنگ با محتوای غنی ادبیات ایران بوده است. این امر نیز، بستری برای رشد و متعالی شدن فرهنگ این مرز و بوم گردیده و طی این طریق، نیروی خار قالعاد های را در وجود هنرمندان زبردست این آثار احیا نموده که ایشان را به منبعی ورای قدر ت های مادی متصل ساخته است. ۱ - حال این سئوال مطرح می شود که چگونه با به کارگیری این دانش نهفته، م ی توان هنر گرافیک ایران را در شاخه کتا بآرایی و تصویرسازی متحول ساخت؟ ۲ - آیا این شیوه خاص م ی تواند پای ه گذار سب کهای نو در هنر کتا بآرایی ایرن باشد؟ ۳ - چگونه م یتوان دانشی را که متعلق به قر نهای پیش م یباشد؛ با اید ههای نو اما پیوسته به اصول و ریشه کهن، پای هگذاری کرد.

دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۷ )
چکیده

نسبی‌گرایی که در نظریه‌های نقادانه جدید، اصلی پذیرفته‌شده محسوب می‌شود، حاصل تحولات فکری‌ای است که ریشه در فلسفه پدیدارشناسیِ هوسِرل دارد و در نقد ادبی، بویژه با آرای نظریه‌پردازانِ «مکتب کنستانس» در نیمه دوم قرن بیستم رواج یافت. تا پیش از پیدایش این نظریه‌ها، سمت‌وسوی اصلیِ نقد ادبی را تلاش برای یافتن معنایی تغییرناپذیر در متن تشکیل می‌داد. این رویکردِ مطلق‌گرا، غایت نقد ادبی را در «کشفِ» معنایی می‌دید که مؤلف در مقام خداوندگارِ متن در آن استتار کرده است. در بخش‌ نخستِ این مقاله، ابتدا به پس‌زمینه مطلق‌گرایی در نقد ادبی سنتی در قرن نوزدهم خواهیم پرداخت، سپس نشان خواهیم داد که حتی «نقد نو» در چند دهه نخستِ قرن بیستم- که داعیه رهانیدن متن از بند زندگینامه مؤلف و ملاحظات برون‌متنی‌ای مانند تاریخ را داشت-، در نهایت نتوانست از نسبی‌ستیزی در نقد مصون بماند. در بخش بعدی استدلال خواهیم کرد که دیدگاهِ پدیدارشناختی‌ای که ثنویت سوژه/ اُبژه را محل تردید قرار داد، راه را برای نسبی‌گرایی به منزله دیدگاهی نافذ در نقد ادبی جدید باز کرد. مطرح شدنِ «نظریه دریافت» توسط هانس رابرت یاوس و ولفگانگ آیزر سهم بسزایی در ترویج این نظر داشت که عملِ نقد ماهیتی بین‌الاذهانی و لزوماً نسبی دارد. بخش پایانیِ این مقاله، به نتیجه‌گیری از بحث‌های ارائه‌شده اختصاص دارد.

دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده

مقدمه: جغرافیای انتخابات به‌عنوان یکی از پویاترین و دیرپاترین گرایش‌های جغرافیای سیاسی، بیش از دیگر گرایش‌ها با افت‌وخیز همراه بوده است. هستی‌شناسی عینی پدیده رای و توزیع فضایی آرا، این گرایش را در پیوند با رویکرد فضایی قرار داده، به‌گونه‌ای که درصد بالایی از آثار موجود در گستره جغرافیای انتخابات براساس چنین دیدگاهی نوشته‌ شده‌اند. با افت دیدگاه اثبات‌گرایی، آثار جغرافیای انتخابات نیز رو به کاستی نهادند. چیرگی پژوهش‌های توصیفی، مصداقی و کاربردی فاقد بنیان نظری و فلسفی محکم بر نوشته‌های بنیادی و نظری، بزرگ‌ترین کاستی امروزین جغرافیای انتخابات در سطح بین‌الملل و نیز در ایران است. هدف پژوهش حاضر که از نوع تحقیقات بنیادی نظری است، تبیین رویکردهای غالب نظری در جغرافیای انتخابات بود.
نتیجه‌گیری: جغرافیای انتخابات را می‌توان در قالب پنج رویکرد نظری واکاوی کرد. رویکرد نخست، رویکرد سنتی است که در قالب مکتب ناحیه‌ای و روابط انسان- محیط به واکاوی الگوهای فضایی رای‌دهی می‌پردازد. رویکرد دوم، رویکرد فضایی- رفتاری است که بر پایه مکتب فضایی به بررسی رفتار رای‌دهی براساس اندازه‌گیری و تحلیل متغیرهای فضایی کلیدی می‌پردازد. رویکرد سوم، رویکرد رادیکال است که براساس مکتب جغرافیای رادیکال به مفصل‌بندی نظری و آشکارکردن مکانیزم‌هایی می‌پردازد که به فرآیندهای انتخاباتی شکل می‌دهند. رویکرد چهارم، رویکرد مکان‌محور است که براساس مکتب جغرافیای انسان‌گرا و نظریه ساختاربندی به بررسی تاثیر متن و زمینه جغرافیایی- تاریخی بر رفتار انتخاباتی می‌پردازد و رویکرد پنجم، رویکرد انتقادی است که براساس مکاتبی مانند فمینیسم، پساساختارگرایی و پست‌مدرنیسم به نقد رویکردهای موجود به مطالعه جغرافیای انتخابات و ارایه خوانش‌های جایگزین از جغرافیای انتخابات می‌پردازند.

دوره ۲، شماره ۳ - ( ۱-۱۳۸۹ )
چکیده

امنیت یکی از مهم ترین عوامل مؤثر در محیط های شهری است. بنابراین نیاز به امنیت در فضاهای شهری، موجب شکل گیری مجموعه نظریه های مستندی چون نظریۀ «فضاهای قابل دفاع» و «پیشگیری از جرم از راه طراحی محیطی» (CPTED) شده است. در این نوشتار، ابتدا جنبه های مختلف مرتبط با نظریه های فضای قابل دفاع بررسی، و عناصر کلیدی آن تعریف شده است. در ادامه نقش فضاهای قابل دفاع به عنوان سرمایه ای اجتماعی در کاستن از میزان جرم و جنایت در شهرها مورد توجه قرار گرفته است. در پایان نیز رویکرد فضاهای قابل دفاع در شهرهای سنتی ایران، با تأکید بر شهر اصفهان بررسی شده است. هدف این تحقیق، بررسی فضاهای قابل دفاع در عرصۀ شهری و نقش این فضاها به عنوان سرمایه ای اجتماعی در کاستن از میزان جرم و جنایت شهری است. ضمن اینکه با مرور روند شکل گیری شهرهای سنتی ایران، به بررسی پیشینه این رویکرد- فضای قابل دفاع- در شهرهای تاریخی سرزمین کهن ایران (نمونه شهر اصفهان) پرداخته است. سؤال محوری مقاله این است: آیا بین سرمایۀ اجتماعی و فضاهای قابل دفاع در سطح محلات شهری رابطه ای وجود دارد یا خیر؟ روش تحقیق مقاله، تحلیلی- اسنادی از نوع توصیفی است و نویسندگان با بهره گیری از منابع، اسناد و مدارک مرتبط با تحقیق، به تحلیل موضوع پرداخته اند. نتایج و یافته های تحقیق پیشینۀ وجود فضای قابل دفاع- در طراحی و برنامه ریزی- را در شکل گیری شهرهای تاریخی ایران تأیید می کند. فضاهای قابل دفاع و امن در شهرهای تاریخی ایران با پشتیبانی از مفهوم سرمایۀ اجتماعی، تحت نظارت همگانی و با مسئولیت جمعی مراقبت می شده و در کاهش جرم و ثبات امنیتی در شهرها نقش برجسته ای داشته است.

دوره ۲، شماره ۷ - ( ۱۰-۱۳۸۴ )
چکیده

در این بررسی تعداد ۲۰۰ نمونه بستنی سنتی از بستنی فروشی ها و قنادی های سطح شهرستان شهرکرد جمع آوری گردید و از نظر آلودگی میکروبی مطابق استاندارد ملی ایران مورد آزمایش قرار گرفت. تعداد ۱۰۰ نمونه دارای آلودگی بیش از حد مجاز (گرم/ ۱۰۵×۵<) از نظر شمارش کلی باکتری های مزوفیل هوازی بودند. تعداد ۱۱۴ نمونه آلودگی بیش از حد مجاز (گرم/ ۱۰۲<) به استافیلوکوکوس ارئوس نشان دادند. از نظر شمارش انتروباکتریاسه تعداد ۹۹ نمونه دارای آلودگی بیش از حد مجاز (گرم/ ۱۰۲<) بودند و در ۲ نمونه آلودگی به اشریشیا کلی مشاهده گردید. تعداد ۲۴ نمونه آلودگی بیش از حد مجاز (گرم/ ۱۰۳<) به باکتری باسیلوس سرئوس نشان دادند. همچنین در مورد لیستریا مونوسایتوژنز هیچ گونه مورد آلوده ای مشاهده نگردید.

دوره ۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۲ )
چکیده

هندسه یکی از بنیان‎های هنر و معماری سنتی ایران است که در سراسرآثار فاخر به جای مانده از گذشته، می‎توان نمودهایی از آن را مشاهده کرد. این مهم در معماری اهمیت بیشتری می‎یابد زیرا مبنای کار معماری «ساختن» است و برای ساختن لازم است از یک هندسه و نظم دقیق استفاده شود. نه تنها آثار معماری سنتی ایرانی از دوره باستان تا دوران اسلامی از هندسه بهره برده‎اند، معماری معاصر ایران نیز خود را پای‌بند به این اصول معرفی می‎کند. این مقاله برآن است تا ضمن شناخت دقیق از اصول هندسی موجود در معماری سنتی و ریشه‎های فکری و مبانی نظری آن، تجلی آن را در آثار معماری معاصر مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. پرسش اصلی این پژوهش به شناخت اصول هندسی معماری سنتی و کیفیت کاربرد آن در معماری معاصر مربوط می‎شود. به عبارت دیگر، سوال اصلی آن است که اصول هندسی به‌کار رفته در معماری سنتی کدامند؟ و تجلی این اصول در معماری معاصر ایران چگونه است؟ دستاوردهای پژوهش نشان‎دهنده آن هستند که استفاده از نظم هندسی در پلان همراه با بهره‎گیری از هندسه پنهان، و ایجاد درک هندسی با استفاده از احساس ایستایی، بیش از سایر مفاهیم هندسی معماری سنتی، در معماری معاصر مورد توجه قرار گرفته‎اند. علاوه برآن که بهره‎گیری از کهن الگوها و نقش‌مایه‎های معماری سنتی همواره مورد نظر معماران معاصر بوده است.

دوره ۳، شماره ۹ - ( ۴-۱۳۸۵ )
چکیده

در این بررسی ۷۰ واحد تولید و عرضه بستنی سنتی در مناطق مختلف شهر شیراز بطور تصادفی انتخاب و بر اساس وضعیت بهداشت ظاهری واحد و پرسنل آن به واحدهای درجه یک تا سه دسته بندی شدند؛ سپس از آنها نمونه بستنی تهیه و بر اساس استاندارد ملی ایران مورد آزمایشهای میکروبی شامل شمارش کلی، شمارش انتروباکتریاسه، شمارش استافیلوکوکوس آرئوس کوآگولاز مثبت، جستجوی اشریشیاکلی و جستجوی سالمونلا، و آزمایشهای شیمیایی شامل اندازه گیری اسیدیته، ماده خشک بدون چربی شیر، چربی شیر و ماده خشک قرار گرفتند. از نظر شمارش کلی ۱۰۰ درصد، تعداد انتروباکتریاسه ۹۲,۶ درصد، تعداد استافیلوکوکوس آرئوس کوآگولاز مثبت ۳۶.۶ درصد و آلودگی به اشریشیاکلی ۲۰ درصد نمونه ها آلودگی بالاتر از حد استاندارد ملی ایران داشتند. از هیچیک از نمونه ها باکتری سالمونلا جدا نشد. اسیدیته ۷.۸ درصد نمونه ها بالاتر از حد استاندارد بود. مقدار ماده خشک بدون چربی شیر ۸۰ درصد نمونه ها، مقدار چربی ۷۰ درصد نمونه ها و ماده خشک ۱.۵ درصد نمونه ها کمتر از حد استاندارد بود. به غیر از آلودگی استافیلوکوکوی که واحدهای درجه سه (با ۵۰% درصد آلودگی بالاتر از حد استاندارد) بطور معناداری آلودگی بیشتری از واحدهای درجه یک (با ۱۶.۷% درصد آلودگی بالاتر از حد استاندارد) داشتند، در بقیه موارد تفاوت معناداری بین واحدهای درجه یک تا درجه سه وجود نداشت. تحقیق حاضر نشان داد که نه تنها وضعیت بهداشتی بستنیهای سنتی در حد قابل قبول نمی باشد و بسیاری از آنها برای مصرف کنندگان مخاطره آمیز می باشند و از ظاهر واحدهای تهیه و عرضه بستنی سنتی نمی توان به کیفیت بهداشتی و تغذیه ای محصول عرضه شده پی برد و به آن اطمینان نمود؛ بلکه ارزش تغذیه ای بستنیهای سنتی به عنوان یک منبع لبنی در حد مطلوب نمی باشد.

دوره ۴، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده

حولات جامعه در انگاره های فرهنگی و ساختارهای جماعتی- سنتی ازجمله روابط خویشاوندی، گستره فضای عمومی و فضای خانگی و فردیت دگرگونی هایی را پدید آورده؛ تحولاتی که خانواده را دستخوش تغییر کرده و حقوق خانواده، زنان، مردان و کودکان را نیز تحت تأثیر قرار داده است. مقالۀ پیش رو درپی آن است تا از دریچۀ لایحۀ حمایت از خانواده، تحولات خانواده را از دو منظر جامعه شناسی و حقوقی بررسی و ارزیابی کند. در فصل نخست مقاله (بعد جامعه شناسی)، تغییر نقش و جایگاه در خانوادۀ معاصر ایرانی مورد توجه قرار می گیرد و از خلال تحولات اخیر، نقش و جایگاه زن، مرد و فرزند بررسی می شود. در فصل دوم (بعد حقوقی)، امتیازها، ایرادها و کاستی های لایحه با نگاهی به تحولات جامعه شناسی ارزیابی می شود. در نهایت، با توجه به داده های حقوقی و جامعه شناسی، میزان تطابق لایحۀ حمایت از خانواده با تحولات موجود و امکان پاسخ گویی آن به مسائل و مشکلات کنونی خانواده واکاوی می شود.

دوره ۴، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده

فراغت مجموعه ای از اشتغالاتی است که فرد پس از آزاد شدن از الزامات شغلی، خانوادگی و اجتماعی، به رضایت خود به آن ها می پردازد؛ این فعالیت ها ممکن است برای استراحت، یا تفریح، یا به منظور توسعه یا آموزش غیرانتفاعی، یا مشارکت اجتماعی داوطلبانه انجام شود. از آنجایی که اوقات فراغت مفهوم مدرنی است که در دوران بعد از انقلاب صنعتی به وجود آمد، در این تحقیق سعی بر آن است تا تفاوت بین فراغت سنتی و مدرن بررسی شود. به این ترتیب که با توجه به زندگی مدرن کنونی، افراد از کدام نوع فراغت بیشتر استفاده می کنند؟ فراغت مدرن افراد بیشتر است یا فراغت سنتی آن ها؟ کدام عوامل اجتماعی (درآمد، جنسیت، وضعیت تأهل، میزان تحصیلات، پایگاه اجتماعی- اقتصادی، محل زندگی و سن) بر اوقات فراغت افراد مؤثرند؟ نمونه ۵۱۰ نفری این تحقیق به صورت نمونه گیری طبقه ای خوشه ای چند مرحله ای با روش پیمایش و با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران از جامعه آماری ۴۹۹۶۷ نفری به دست آمد. نتایج پژوهش نشان می دهد میزان پرداختن به فراغت مدرن پایین تر از فراغت سنتی است. تمام عوامل اجتماعی یادشده بر اوقات فراغت مؤثرند و فقط متغیر درآمد تأثیری بر اوقات فراغت ندارد.    

دوره ۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

اگرچه ب هطور مسلم مهمترین عامل مکان یابی شهر در دنیای گذشته منابع طبیعی و به ویژه کیفیت و قابلیت های عناصر چهارگانه آب و باد و خاک و آتش )تابش) در زندگی انسان بوده است؛ ولی جزئیات قاعد ههای این علم در هاله ای از ابهام قرار گرفته و امروزه تنها بر اساس علم تنظیم شرایط آسایشی بدن انسان و بدون توجه به آن مبانی به این کار مبادرت م یورزند. در این تحقیق بر آنیم تا نقش عنصر طبیعی باد را در سامت انسا نها با توجه به متون طبی سنتی و تأثیر آن در انتخاب مکان و ساختار شهرها تطبیق داده و بررسی نماییم. بدی نمنظور پس از بررسی متون دینی، فلسفی، طبی و تشریح اولوی تهای بادها از دو بعد جهت وزش و مبدأ وزش، شش پهنۀ اقلیمی تعدادی از شه رهای کهن و مهم و پرجمعیت از جهت وجود یا فقدان بادهای مطلوب یا نامطلوب ب هترتیب تنظیم شد. در پایان با مطالعۀ ساختار نمون های از شهر های با باد مطلوب و نمونه ای از بادهای نامطلوب شیوۀ بهر همندی یا مقابلۀ شهر های سنتی با باد، مورد مطالعه قرار گرفت. روش بررسی مبانی طبی، تفسیری و استدلالی و در حوزۀ شواهد مصداقی، مورد پژوهشی و تحلیل منطقی است. نتایج ب هدست آمده نشان می دهد باد ب هخاطر تأثیر مستقیمی که بر سامت انسان دارد یکی از عناصر اولویت مند در کامیابی شهر و ساختار آن و معماری بومی هر منطقه است. مبانی رومی نشان از پرهیز و گریز شهر ها و معماری یونان، از باد م یدهد، در صورت یکه در معماری و شهرسازی اسامی ایرانی و مبانی حکمی و آیات و احادیث توجه به باد ها ارزشمند و یکی از عوامل ارتقای سامت دانسته شده است. در متون از باد شمال و شرق )هنگام غروب( و باد غرب )هنگام صبح( به نیکی یاد شده است. ولی در نگاه کلی باد غرب و جنوب دارای مضرات زیاد دانسته شده است، چرا که از گرما برخاسته و بیماری زاست. این تحقیق شیوۀ توجه به با دهای مثبت و منفی را در ساختار ۱۶ شهر مورد مطالعه قرار داده است.

دوره ۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده

بهره گیری از هندسه در پیمایش همساز میان فرم، ایستایی و تناسبات، ب هعنوان اصلی جاری در تعاملِ سازه و معماری سنتی ایران همواره برقرار بوده است. شناخت رفتار هندسیِ اجزا در مسیر ایجاد اتحادِ ارگانیک میانِ سامانه های کالبد، فضا و زمینه، موجب شک لگیری بازخوردی یکپارچه به عوامل مؤثر در پایایی مجموعه م یگردد. گره های ایرانی بر مبنای ،y و x قیودِ هندسی موجود در ساختار و تناسبات خویش، به عنوان واحدهای مدولار، قابلیت توسعه و گسترش در محورهای با حفظِ همسازی میان ارز شهای بصری و کارایی عملکردی را دارا م یباشند. با توجه به روندِ نظم پذیریِ ساختارِ گره های برای حفظ کارکردِ سه بعدیِ مجموعه سازه ، مسئله ای قابل بحث ،z ایرانی در محورهای اشاره شده، انتقال این نظم در محور است. از این رو، مقاله حاضر نخست به بررسی نحو ه استفاده از پارامترهای مولدِ هندسه گره با استفاده از نرم افزار کدنویسی گرافیکی گر سهاپر پرداخته، سپس با معرفی روش الگوریتم ژنتیک، مجموع ه حاصل از تولید فرم های مختلفِ منتج از هندس ه گره را به عنوان جمعیتی از ژن های قابل تحلیل معرفی می کند. در این راستا، فرایند جانمایی بهین ه تکیه گاه ها، با حفظ کارکردِ سه بعدی میان اجزا، در مسیر دستیابی به هندسه ای کارآمد از فرم گره را پیش می گیرد. بر همین اساس، پس از تحلیل همزمانِ فرم و سازوکارِ متعاقب ساز های ب هوسیله افزونه کارامبا، جمعیت برتر از مجموع ه ژن های معرفی شده، گزینش گردیده و بهین هترین حالت جانمایی تکیه گاه ها، در شرایطی که اجزای سازه دارای تنش حداقل هستند، گزینش م یشود. در ادامه نیز با بررسی عملکردِ حالت بهینه و نمون های منتظم در جانمایی تکیه گاه ها رفتار متعاقب هر دو حالت نسبت به انتقال بار به پی، مورد بررسی قرار م یگیرد. با استناد به نتایج این پژوهش، م یتوان ای نگونه برآورد نمود که سازوکار هندسی در گر ههای ایرانی، با تعریف قیود خاص، موجب کنترل رفتار یکپارچه و کارکردِ چند بعدی میانِ پارامترهای کیفی نظیر هندسه منعطف جهت طراحی سازه های پوششی و پارامترهای کمّی همچون رفتار متناسب با نیروها می گردد. این بازخوردِ همساز میان معماری و سازه در جانمایی بهین ه تکیه گاه ها که به مدد روش الگوریتم ژنتیک حاصل می گردد، کاهش تنش در اجزای سازه و همچنین پایاییِ حدا کثری سازه را همراه با صرفه اقتصادی در مصالح مورد استفاده، در کنار حفظ ارزش های معماری ب هدنبال خواهد داشت.

دوره ۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۳ )
چکیده

بیان مسئله: علیرغم تاکید نظریه های زمینه گرا و ساختارگرایی به همسویی و تبعیت معماری با زمینه موجود، بنظر میرسد، نقش ساختمان به عنوان عنصری تأثیرپذیر از بافت مطرح شده است تا تأثیرگذار در زمینه و تحول آفرین در آن.
هدف: با نظر به نقش و قابلیت بناهای معماری در ارتقاءکیفیت فضاهای شهری پیرامون خود در بافتهای تاریخی، تبیین انگاره «شهریتِ معماری » به عنوان هدف اصلی پژوهش میباشد.
روشها: با استفاده از روش تفسیری- تاریخی و با استفاده از راهبرد ساختارگرایی در بافت تاریخی محله بیدآباد شاهرود بررسی شده است.
یافته ها: یافته های تحقیق در سه حوزه سازمان فضایی)ارتباط، انتقال، اتصال و توسعه فضا(، سازمان منظر )نقش منظر شناختی بام، نقش معمارانه سازه و تاسیسات، تجلی مقیاسی جزئیات، ارتقاء غنای حسی، اشتراک گذاری و رنگ تعلق شخصی، توده گذاری متناسب با محصوریت معابر همجوار( و سازمان فعالیت و عملکرد )توسعه مقطعی خودکفا، کنترل رفتارهای اجتماعی، جذب کاربریهای سازگار، امنیت فضاهای رهاشده، و زیست پذیری( ارائه و بر این اساس، پیشنهاداتی در حوزه قانونگذاری، مدیریت شهری،آموزش معماری و شهرسازی و آموزشهای مردمی ارایه شده است.
نتیجه گیری: در طی فرآیند طراحی، نه تنها به تأثیرات سایت و محیط زمینه بر معماری بایستی توجه گردد، بلکه به تأثیرات مطلوب و نامطلوب معماری به فضای شهری پیرامون بعد از ساخت نیز باید توجه کرده و در ارزیابی آثار معماری مورد توجه قرار گیرد.


دوره ۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده

  چکیده     موضوع این مقاله علل‌‌ تشکیل مؤتلفه‌‌ در قبل از انقلاب اسلامی ایران است که براساس قرار دادن‌‌ مؤتلفه‌‌ در قالب‌‌ پایگاه طبقاتی‌‌ اعضای آن، یعنی «قشر متوسط‌‌ سنتی‌‌ شهری» نوشته شده است. بدین ترتیب که نخست ویژگی‌‌های این قشر‌‌ بررسی شده؛ سپس با تفکیک‌‌ خصایص‌‌ این قشر: سنت‌‌گرایی و تمایل زیاد به مذهب، حساسیت در مسائل جنسی و امور خانوادگی، مخالفت با تجمل‌‌گرایی، بدبینی به نمادهای‌‌ بیگانه، نگرش منفی به مؤسسات مالی‌‌ مدرن، تهدید‌‌ موقعیت اقتصادی‌‌، زوال جایگاه اجتماعی و ارتباط نزدیک با روحانیت شیعه، به تطبیق این ممیزه‌‌ها با مؤتلفه‌‌ در آن برهه پرداخته شده است تا علل شکل‌‌گیری‌‌ این گروه سیاسی- مذهبی واکاوی شود.          

دوره ۶، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۸۱ )
چکیده

مفهوم ژئوپلتیک که در طی قرن بیستم جهت معنا بخشیدن به ارتباط میان جغرافیا و سیاست، مراحل مختلفی را طی نموده است در طی دوره های متمایز قابل بررسی می باشد. نظریه پردازان در طی این دوره های متمایز سعی نموده اند دگرگونی در ساختار نظام جهانی را تبیین نموده، ضمن طرح عوامل مؤثر در دگرگونی نظام جهانی، جهت گیریهای آینده این نظام را نیز تحلیل نمایند. در این دوره های متمایز، مفهوم ژئوپلتیک در قالب سنتی به عنوان بخشی از دانش امپریالیستی که با رابطه بین زمین و سیاست سروکار دارد مورد بررسی ژئوپلیسینها قرار گرفت. ارتباط بین ویرانیهای ناشی از جنگهای جهانی با مفهوم ژئوپلتیک منجر به آن شد که این واژه برای یک تا دو دهه مورد استفاده قرار نگیرد . نتیجه این افول، جدا شدن جغرافیای سیاسی از ژئوپلتیک بود . در دوران جنگ سرد، ژئوپلتیک تحت تأثیر رقابت دو ابرقدرت قرار گرفت و در سال ۱۹۷۵ به دنبال ظهور دیدگاه جدیدی با عنوان ژئوپلتیک انتقادی مفهوم ژئوپلتیک احیا گردید. در قالب ژئوپلتیک انتقادی به جای تمرکز بر شناخت تأثیر عوامل جغرافیایی به شکل دهی سیاست خارجی اهمیت لازم داده می شود . این مقاله درصدد است تا با یک رویکرد تاریخی ـ تحلیلی چگونگی ورود به عرصه ژئوپلتیک انتقادی را مورد بررسی قرار داده، چارچوبهای نظری آن را توضیح دهد .

دوره ۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده

امروزه بحث پیرامون بازشناسی هویت ایرانی اسامی در معماری معاصر کشور در سطح وسیعی گسترش یافته است. موضوع مسکن بزرگ ترین سهم را در این امر داراست که به نحوی تمام اقشار جامعه با آن در ارتباط اند. احداث یک خانه پدیده ای فرهنگی محسوب شده و شکل و سازمان فضایی آن به شدت تحت تأثیر فرهنگی است که به آن تعلق دارد. بی توجهی یا عدم توجه کافی مسکن با رویکرد ایرانی- اسامی باعث شده که ارز شها و سنَت های قدیمی در کالبد و سیمای مسکن زیر پا گذاشته شود، و مردم نیز از حسنات و ارزش های آن بی بهره بمانند. هدف مقاله آ گاهی به اصول معماری مسکن ایرانی در گذشته و حال شروع می گردد و در ادامه اصول معماری مسکن ایرانی با اصول اجتماعی اسام تطبیق داده می شود، تا مشخص شود کدام یک از اصول مسکن ایرانی با اصول اسامی هماهنگی دارد، پیش بینی م یگردد بدین ترتیب، اصولی برای مسکن ایرانی معاصر براساس احکام اسام استخراج گردد. این پژوهش به روش توصیفی پیمایشی و با هدف شناخت ضرور تها و نیازهای طراحی معماری ایرانی- اسامی در شرایط کنونی جامعه انجام گرفته است. جامعه آماری مربوط متخصصین و دانش آموختگان رشته معماری که از میان آن ها ۱۵۰ نمونه، با روش تصادفی ساده مورد پرسش نسخه ۲۱ روابط SPSS گری قرار گرفته اند. پس از جمع آوری اطلاعات میدانی از طریق ابزار پرسش نامه با بکارگیری نرم افزار بین متغیرهای تحقیق مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهدکه برای بازگشت به الگوی ایرانی اسامی در طراحی و اجراء مجتمع های مسکونی امروزی چهار عامل «امنیت و آسایش»، «داشتن حریم خصوصی»، «استفاده از عوامل طبیعی» و «تواضع در خانه» به عنوان شاخصه های مشترک، مسکن بر مبنای فرهنگ ایرانی- اسلامی و مسکن آپارتمانی امروز هستند.

دوره ۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده

تفسیر پدیدارشناسانه از خانه یکی از مهمترین رویکردهای کیفی در این حوزه در ادبیات نظری معماری جهان است که در مورد خانه های ایرانی کمتر مورد بررسی قرار گرفته است . در مقابل در ایران همچون بسیاری از کشورهای شرقی رویکردهای معنویت گراتری مثل نگرش سنت گرایان معنوی بیشتر مورد توجه قرار دارد . پژوهش حاضر در پی بررسی این مسئله است که معیارهای کدام یک از دو دیدگاه پدیدارشناسی و سنت گرایی معنوی با مفاهیم خانه سنتی ایرانی بیشتر همخوانی را دارد. و چگونه با استفاده از هردو نظر به عنوان نگرش های مکمل می توان به ابعاد کشف نشده ای از خانه ایرانی دست یافت . هدف از طرح این مسئله کشف معنا و مفهوم درست زندگی در خانه های سنتی به صورت تحلیلی و مبنایی به منظور اصاح روند ساخت خانه های قوطی وار و بی روح امروز است. از آنجا که مبانی این دو رویکرد شرقی و غربی که امروزه توسط طراحان ایرانی مورد توجه قرار گرفته اند تفاوتهایی دارند لازم است با بررسی عالمانه شباهت ها و تفاوت های این دو نگرش مطالعه گردد. این پژوهش ابتدا مفاهیم خانه را از منظر سنت گرایان معنوی و پدیدارشناسان معرفی می کند و سپس به بررسی کالبدی خانه های سنتی ایرانی با این دو نگاه می پردازد و در نهایت با مقایسه این دو رویکرد نظام چند لایه ای از ارزشهای خانه های سنتی ایرانی دست پیدا می کند. همچنین مبانی و شاخصه های ناهماهنگ با خانه ایرانی نیز معرفی می گردد . این تحقیق نشان می دهد که خانه های ایرانی سنتی از جنبه های مختلف پاسخگو هستند و تحلیل آنها با رویکردهای مختلف می تواند دریچه هایی نو از این هنر ارزشمند را در اختیار ما قرار دهد. برای مثال می توان به جوابگویی خانه سنتی ایرانی به ابعاد روان شناختی، وجودی و طبیعت گرا در نگرش پدیدارشناسانه و ابعاد ملکوتی، شهودی و معنوی در نگرش سنت گرایی معنوی اشاره کرد.

دوره ۶، شماره ۲۱ - ( ۴-۱۳۸۸ )
چکیده

چکیده در دهه اخیر مصرف انواع مختلف ماهی در ایران رو به افزایش بوده است. در شمال ایران ماهی شور مصرف زیادی دارد. این فرآورده به روش سنتی تهیه شده و بصورت نیم پخته مصرف می گردد. بنابراین در صورت بالا بودن بارمیکروبی و آلودگی به باکتریهای بیماریزا امکان بروز عفونت یا مسمویت غذایی در اثر مصرف این فرآورده وجود دارد. هدف از انجام این مطالعه بررسی کیفیت باکتریولوژیکی ماهیان شور تهیه شده به روش سنتی در یکی از استانهای شمالی ایران ( گیلان ) بوده است. تعداد ۷۲ نمونه ماهی از دو گونه کفال طلایی (Mugil auratus)  و ماهی سفید (Rutilus frisi kutum) بلافاصله پس از مرحله شور کردن به روش سنتی ، جمع آوری و طبق روش استاندارد APHA از نظر شمارش کلی باکتریهای هوازی ، شمارش کلی فرم ، و آلودگی به اشرشیا کلی و ویبربوپاراهمولیتیکوس مورد آزمایش باکتریولوژیکی قرار گرفتند. تعداد کل باکتریهای هوازی بین cfu/g ۱۰۳× ۱ تا cfu/g ۱۰۵× ۵ متغیر بود و میانگین آن در گونه    cfu/g Mugil auratus ۱۰۳×۲/۳ و در گونه cfu/g Rutilus frisi kutum   ۱۰۵×۴/۵ تعیین گردید در ۱/۱۱ درصد از نمونه ها آلودگی به کلی فرم با میانگین cfu/g ۱۰۲×۲ مورد تایید قرارگرفت اما آلودگی به اشرشیا کلی ثابت نگردید. همچنین در ۵۷ نمونه ( ۱۶/ ۷۹% ) آلودگی به ویبریو پاراهمولیتیکوس تایید گردید بدین صورت که آلودگی در ۲۶ نمونه (۴۵,۶ %) از نمونه ماهیان Mugil auratus و ۳۱ نمونه ( ۵۴,۳% ) از ماهیانRutilus frisi kutum   مشاهده گردید. نتایج مطالعات انجام شده در سایر کشورهای جهان و این مطالعه نشاندهنده آن است که امکان آلودگی فرآورده های دریایی تهیه شده به روش سنتی ( بویژه ماهی شور و دودی ) به باکتریهای بیماریزا وجود دارد لذا آموزش بهداشت ، اصلاح روش عمل آوری این محصولات ، عدم مصرف آنها بصورت خام یا نیم پز، و کنترل و نظارت منظم مسئولین بهداشتی می توانند در پیشگیری از بروز عفونتها و مسمویتهای غذایی ناشی از مصرف این محصولات موثر واقع گردند.

دوره ۷، شماره ۲۷ - ( ۳-۱۳۸۹ )
چکیده

دوره­های گذار در ترسیم دقیق سیر تاریخ ادبیات و تعیین علل تغییر انواع ادبی و ذوق ادبی اهمیت بسیار دارد. در تاریخ ادبیات داستانی ایرانی، یکی از این دوره‌های مهمِ گذر، دوران گذار از قصه بلند سنتی (رمانس) به رمان است. در این مقاله، ضمن نگاه به اولین رمان­گونه­هایی که در ادبیات فارسی پدید آمده است، به بررسی علل تکوین این آثار مرحله گذار پرداخته و نشان داده شده است که چگونه مجموعه عواملی که در پیوند با دربار ناصرالدین­شاه قاجار بود، هرچند از جهاتی موجبات کندی این تغییر را به وجود آورد، نهایتاً در شکل­گیری جریان تغییر سمت و سوی ادبیات داستانی به سوی عصر رمان مؤثر بود؛ چنانکه می‌توان دربار ناصری را محمل گذر از قصه سنتی به عصر رمان دانست.
 
 

دوره ۸، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده

​اگر چه تاریخچه ادبیات تطبیقی در کشور اردن، همگام و همپای دیگر کشورهای عربی از جمله مصر نبوده است، اما این کشور نمونه دیگری را از رشد ادبیّات تطبیقی در جهان عرب عرضه می‌کند؛ تطبیقگران اردنی، ابتدا به بررسی روابط تأثیر و تأثّر آثار پیشین ادبیّات عربی و سایر ملل؛ به ویژه غرب می‌پرداختند. لذا، پژوهش‌های دوره نخست، بیشتر بر محور ادبیّات سنّتی و پیشین؛ به طور خاص شعر، می‌چرخید. با ظهور مدرنیسم، پژوهش‌های تطبیقی در اردن نیز وارد مرحله جدیدی شد. تطبیقگران درصدد کشف میزان اثرپذیری ادیبان عرب‌زبان از تحولّات ادبیّات جهانی و جنبش‌های آزادی‌بخش غرب برآمدند. توجّه به سایر شاخه‌های ادبیّات در کنار شعر؛ داستان‌ها و نمایشنامه‌ها از جمله ویژگی‌های پژوهش‌های تطبیقی این دوره است. با رشد ملّی‌گرایی و پان عربیسم و همچنین نقد روش‌ها و نظریات کشورهای سابقاً استعمارگرِ جهان، تطبیقگر اردنی دریافت که پافشاری‌های نخ‌نما شده برای ردیابی خاستگاه اثر ادبی، دیگر مطلوب و شایسته ادبیات تطبیقی نیست. از این‌رو، پژوهش‌های تطبیقی پسامدرنیسم به عرصه مطالعات تطبیقی اردن گام نهاد.
مقاله حاضر، با رویکردی توصیفی- تحلیلی، در صدد آن است تا ضمن به تصویر کشیدن تاریخ تحوّل ادبیّات تطبیقی در اردن به دوره پژوهش‌های تطبیقی آثار سنّتی (المقارنات التراثیه)، پژوهش‌های تطبیقی ادبیّات عصر تجدد (مقارنات أدب الحداثه) و پژوهش‌های تطبیقی- فرهنگی ادبیّات عصر پساتجدّد (المقارنات الثقافیه وما بعد الحداثه)، تحوّلات این دانش را در این کشور عربی بررسی و تحلیل نماید.

دوره ۸، شماره ۱۶ - ( ۱۱-۱۴۰۰ )
چکیده

با توجه به جایگاه ویژه‌ استعاره در افزون‌سازی معنا، فهم معانی ابداع‌شده توسط استعاره و انتقال صحیح آن به زبان دیگر، از ملاک‌های مهم یک ترجمه محسوب می‌شود‌. در این پژوهش با هدف دستیابی به کیفیت انتقال استعاره‌های آیات حجاب، ده ترجمه فارسی آیتی، انصاریان، الهی قمشه‌ای، صلواتی، کاویانپور، موسوی گرمارودی، فولادوند، مشکینی، مکارم شیرازی و معزی مورد بررسی قرار گرفته است. مباحث مربوط به پوشش، گرچه در شش آیه از قرآن مطرح می‌شود، اما فقط پنج آیه شامل استعاره است. این تحقیق در گام نخست، استعاره‌ها را بر اساس دو نظریه سنتی و مفهومی مورد تحلیل قرار می‌دهد تا معانی ابداع‌شده از آن‌ها به‌دقت استخراج گردد؛ سپس با انطباق‌سنجی با الگوی نیومارک، درصدد است شیوه صحیح برگرداندن استعارها را به دست آورد. پژوهش حاضر به شیوه‌ توصیفی- تحلیلی و استنباطی انجام گرفته است. تحلیل استعاره بر اساس دو نظریه نیز، زمینه برداشت کامل و صحیح‌تر را فراهم می‌کند. معانی به‌دست‌آمده بر اساس این دو نظریه تقریباً شبیه به هم است و این نتیجه باعث می‌شود در صحت معانی به‌دست‌آمده اطمینان بیشتری حاصل گردد. بررسی ترجمه‌ها، نشان می‌دهد که مترجمان در برگرداندن این فن، نظام‌مند عمل نکرده و از نظریه‌ای خاص تبعیت ننموده‌اند. از میان ده مورد بررسی‌شده، ترجمه‌های فولادوند، کاویانپور، گرمارودی، مشکینی و معزی در انتقال استعاره دقیق‌تر بوده و بیشتر از شیوه‌  تحت‌اللفظی بهره برده‌اند.
 

صفحه ۱ از ۴    
اولین
قبلی
۱