جستجو در مقالات منتشر شده
۲ نتیجه برای معراجنامهها
ابراهیم خدایار، سمیرا شفیعی،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
معراجنامهها متونی روایی هستند که به طور اخصّ به سیر ملکوتی پیامبر (ص) اطلاق میشوند. پدیدآورندگان این متون، آثارشان را با تقلید یا اندکی تغییر از متون متقدّم سرودهاند. در این مقاله، با رویکرد کنش گفتار سرل و بیشمتنیّت ژنت، و روش تحلیلی - توصیفی، به بررسی تأثیر و تأثّر ساختاری و زبانیِ معراجنامهها میپردازیم. فرض بر این است که ارتباط این متون، بیشمتنی است و راویان متأخّر به صورت آگاهانه در سرودن اشعارشان به راویان متقدّم نظر داشتهاند. با بررسی ۲۶ پیرفت مشابه به این نتیجه رسیدیم که آثار سنایی و خاقانی با ۱۷ شاعر تابع، پیشمتن سایر متون بوده و سنایی، قوّامی، اخسیکتی و مولانا تابع دیگر شاعران نبودهاند. تغییر نسبت به تقلید در شاعران متأخّر بیشتر بوده، گشتار کمّی افزایش از نوع گسترش زیباییشناختی و گشتار کاربردی از نوع کیفی درونی بسامد بالاتری داشته است. متنوّعترین کنشهای گفتاری از آنِ هلالی و پربسامدترین مربوط به خواجو است. دلایل بسامد بالای کنشهای گفتاری در پیرفتهای مشابه عبارتند از: بیان جزئیّات، افزودن آرایه و اپیزود کنشی و کنشگران، توصیف، طرح مباحث تعلیمی و اخلاقی، ایجاد تقابل بین دو مفهوم یا شخصیت، گفتگوسازی و استفاده از شخصیتهای کمکی.
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
قاسمیگنابادی (د,۹۸۲ق.) که عمده شهرتش بهواسطۀ حماسههای ملی-تاریخی اوست، در آغاز مثنویهایش، معراجنامهای سرودهاست. معراجنامههای او همراه با تصاویر شعری زیبا در معراج حضرت محمد(ص) است؛ بهگونهای که هنریترین اشعار وی معراجنامههاست. در این جستار مراحل و قسمتهای معراج رسولالله (ص) بر اساس سرودههای قاسمی تنظیم گردید و با آنچه در کتابالمعراج قشیری (د,۴۶۵- ۳۷۶ت.) آمده بود، از نظر مضمون مقایسه شد. این دو نمایندگان زبان و فارسی و عربی هستند که برای تطبیق انتخاب شدند. همچنین به این پرسشها پاسخ گفته شد که: قاسمی به چه مراحلی از معراج پیامبر(ص) توجّه داشتهاست؟ چه اشتراکات و افتراقاتی بین معراجنامههای قاسمی و قشیری وجود دارد؟ جمعآوری دادههای تحقیق به روش اسنادی-کتابخانهای و شیوۀ تدوین محتوا توصیفی-تحلیلی است و هدف معرفی معراجنامههای قاسمی. درنهایت این نتیجه حاصل شد که گرچه قاسمی و قشیری در اغلب وقایع معراج اتفاقنظر دارند، امّا قاسمی واقعۀ معراج را با تصویرپردازیهای بیشتری بیان نمودهاست. هر دو به معراج جسمانی معتقدند. قاسمی بر آن است پیامبر(ص) در عرش با چشم سِر یا دل خداوند را مشاهده کرد و قشیری این دیدار را با چشم سَر میداند. در شعر قاسمی از تاریخ وقوع معراج و شکافتنِ سینه و شستشوی قلب مبارک حضرت سخنی به میان نیامده، درحالیکه قشیری به ذکر این دو نکته پرداختهاست. در این پژوهش دیگر تفاوتهای روایت قاسمی و قشیری در معراج پیامبر(ص) نیز بررسی شدهاست.