جستجو در مقالات منتشر شده
۲ نتیجه برای واژگانیشدگی
حمیده پشتوان، فریده حقبین، آزیتا افراشی،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده
براساس الگوهای واژگانیشدگی تالمی (۲۰۰۰b) زبانها بسته به آنکه شیوه و مسیر حرکت را در ستاک فعل یا تابعهای آن رمزگذاری کنند، به دو رده فعلمحور و تابعمحور تقسیم میشوند. فرض تالمی بر آن است که زبانهای هندواروپایی، به استثنای زبانهای رومی و پسایونانی، در رده زبانهای تابعمحور جای میگیرند؛ چرا که شیوه حرکت را در ستاک فعل ادغام میکنند و مؤلفه مسیر را در قالب تابع فعل بیان مینمایند. در این پژوهش با استفاده از کلیپهای انیمیشن که در آن مسیر و شیوه حرکت بهطور همزمان به نمایش درمیآیند، چگونگی رمزگذاری دو مؤلفه مسیر و شیوه حرکت در گفتار روایی کودکان پیشدبستانی فارسیزبان، بررسی و با گفتار بزرگسالان مقایسه شده است؛ سپس این پرسش به بحث گذاشته شده است که زبان فارسی، بهعنوان یکی از زبانهای هندواروپایی، در ردهشناسی دوگانه میگنجد یا خیر. تحلیل دادههای این پژوهش نشان میدهد که کودکان فارسیزبان هنگام بازگویی رویدادهای حرکتی، از همان الگویی بهره میگیرند که بزرگسالان برای رمزگذاری آنها استفاده میکنند: مسیر حرکت را در ستاک فعلهای مسیرنما ادغام میکنند و آنها را همراه یا بدون تابعهای مسیر (برای مسیرهای عمودی) و گروه حرف اضافه (برای مسیرهای افقی مرزگذر) به کار میگیرند. به این ترتیب تا آنجا که رمزگذاری مسیر در ستاک فعل یا تابع، مورد نظر است، زبان فارسی در گستره پژوهش حاضر در رده زبانهای فعلمحور جای میگیرد.
اکبر حسابی،
دوره ۶، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده
این پژوهش به بررسی انطباق فارسنت با شبکۀ واژگانیِ انگلیسی پرینستون (وردنت) میپردازد و در پی پاسخ به پرسشهای زیر است: آیا دستههای هممعنایی که در فارسنت بدون تطابق با وردنتاند، واژههای ویژۀ زبان فارسیاند؟ بهعبارتدیگر آیا این واژهها در زبان انگلیسی آمریکایی و یا شبکۀ واژگانی پرینستون واقعاً خلأ واژگانی بهشمار میروند؟ پرسش دیگر اینکه این موارد را چگونه میتوان تقسیمبندی کرد و درصد هرکدام به چه میزان است؟ آیا میتوان برای بعضی از آنها با کنکاش و بررسی بیشتر معادلی در انگلیسی یا وردنت پرینستون یافت؛ بهعبارتدیگر آیا میتوان گفت، خلأ واژگانی نیستند؛ بلکه علت، عدم سهولتِ یافتن معادلهای آنهاست؟ به این منظور، با بررسی نمونهای شامل ۲۰۰۰ دستۀ هممعنای فارسنت به مواردی که بدون انطباق با دستههای هممعنای وردنتاند، پرداخته میشود. دستههای هممعنای یادشده استخراج میشوند که حدوداً پانزده درصد از نمونهها را به خود اختصاص میدهند. طبقهبندی و بررسی موارد یادشده حاکی از این امر است که درحدود دوسوم از مواردِ بدون انطباق، واژههای ویژۀ زبان فارسیاند و یکسوم دیگر به علل دیگری بدون انطباقاند که بسیاری از آنها واژههای ویژۀ زبان فارسی نیستند. در پایان با تکمیل اطلاعات موجود در وردنت و فارسنت برای برخی از دستههای هممعنای بدون انطباق در فارسنت میتوان معادلهایی در وردنت یا زبان انگلیسی یافت و با تکمیل اطلاعات وردنت میتوان میان دستههای هممعنای فارسنت و آنها انطباق برقرار کرد.