جستجو در مقالات منتشر شده


۱ نتیجه برای کتاب فارسی

مریم سادات فیاضی، حسین صافی پیرلوجه،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۹ )
چکیده

کتاب درسی در مقام مهم­ترین ابزار آموزشی کشور، بخش مهمی از محتوای برنامۀ درسی را در خود دارد. از این ­رو، روزآمد کردن کتاب­های درسی، افزودن بر غنای مفهومی و پرهیز از کاستی­های موجود در آن­ها همواره ضرورت تحلیل محتوای کتاب­های درسی را اجنتاب­ناپذیر می­کند. پژوهش حاضر با هدف مشخص کردن میزان توجه کتاب­های­ فارسی خوانداری و نوشتاری دورۀ دبستان به انواع معانی موجود در یک قالبِ معنایی می­کوشد به این پرسش پاسخ دهد که «در کتاب فارسی دورۀ دبستان کدام یک از انواع معانی «دستوری»، «صریح» «سبکی»، «هم­آیندی»، «کاربردی»، «تلویحی» و «متداعی» آموزش داده می­شود؟» و «هر یک از انواع معانیِ مورد نظر تا چه سطحی مورد توجه قرار گرفته­اند؟». پژوهش در شمار پژوهش­های کیفی قرار دارد و جامعۀ آماری پژوهش تمامی تکالیف مجموعۀ کتاب فارسی نوشتاری و تمامی متون و تمرین­های فارسی خوانداری دورۀ دبستان را دربردارد. برای ارزیابی محتوای درسی از روش تحلیل محتوا و مشخصاً چک­­لیست استفاده­ شده و واحد تحلیل، واژه است. معیار تحلیل محتوا برای ارزیابی این کتاب، معنی­شناسی قالبی فیلمور (۱۹۷۵) است و محتوای کتاب­ها بر اساس میزان کاربست انواع معانی موجود در یک قالب معنایی، تحلیل و توصیف می­شوند. یافته­های پژوهش ناظر است به آموزش غیرمستقیم معنای صریح، معنای هم­آیندی، معنای متداعی و معنای سبکی در قالب تکلیف­های نوشتاری و خوانداری مختلف که از این میان معنای صریح بیش از معانی هم­آیندی، متداعی و سبکی است. همچنین، تحلیل کتاب­های دورۀ دبستان نشان می­دهد که معانی دستوری، کاربردی و تلویحی از نظر دور مانده­اند.

صفحه ۱ از ۱