۲۲ نتیجه برای Accuracy
Mohammad Mahdi Hajmalek، Mona Bakhshizadeh،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
Diagnostic Formative Assessment (DFA) has already established its applicability and necessity in second language teaching practice and research as a legitimate supplement to summative assessment. However, examples of practical implementations of DFA informing SLA research and an investigation of the detailed processes involved, especially when it comes to productive skills such as speaking in tertiary educational settings are rather scarce. Therefore, focusing on the formality dimension, as a rather neglected component in DFA, the present quasi-experimental study set out to compare the effects of formal and informal DFA on Iranian EFL learners’ oral fluency and accuracy at university level. For this purpose, a homogeneous group of ۵۲ male and female L۲ learners were assigned to two experimental conditions and after a speaking pre-test developed and scored based on IELTS speaking tasks, went through four months of formal and informal DFA based on four reiterative stages of Observation, Initial Assessment, Hypothesis Checking, and Decision Making. Upon the post-test, the results of ANCOVAs showed that both treatments equally contributed to learners’ development of oral fluency and accuracy, indicating that traditional skepticisms towards informal DFA must be revisited and they can serve as appropriate supplements to more formal approaches whenever necessitated by the instruction. EFL practitioners are recommended to take these rather broad, flexible, and convenient informal DFA practices into consideration and decide on their exact choices based on the particularities of the context, situation, and individual learners, which leads to an expansion in their pedagogical options.
مهین ناز میردهقان، وحید نجاتی، گلناز گنجیان،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی چگونگی عملکرد حافظۀ کاری و سوگیری توجه در واژگان زبان فارسی به عنوان زبان دوم و در مقایسه با واژگان زبان مادری انجام گردیده است. مسئله پژوهش ترسیم چگونگی عملکرد این دو در یادگیری واژگان زبان فارسی به عنوان زبان دوم است. آزمودنی های تحقیق ۳۰ نفر از فارسیآموزان چینی زبان در موسسه دهخدا بوده اند، که در آزمون اِن-بک به منظور ارزیابی حافظۀ کاری و آزمون استروپ در ارزیابی توجه انتخابی شرکت کردند. طی آزمون ان-بک آزمودنی ها در صورت تشابه هر محرک با محرک قبل کلید مشابه و در صورت عدم تشابه کلید غیرمشابه را فشار میدادند. در آزمایش استروپ شرکت کنندگان باید رنگ کلمه نوشته شده با رنگهای مختلف را بیان میکردند. توجه انتخابی از طریق زمان بیشتر برای نامیدن رنگ کلمات تهدید کننده مشخص می شود. تکلیف آزمودنی این است که بر مشکل محرک رنگ فایق بیاید. به منظور تحلیل داده های پژوهش عملکرد شرکت کنندگان در زبان چینی (مادری) و زبان فارسی (زبان دوم)، نمره حافظۀ کاری آنان (دقت) و نیز میانگین زمان پاسخگویی (سرعت حافظۀ کاری) به محرک های دو زبان، همچنین نمره سوگیری توجه (دقت) و میانگین زمان پاسخگویی (سرعت) در دو زبان محاسبه و با آزمون تی وابسته مقایسه شد. یافتههای پژوهش نمایانگرآن بود که دقت و سرعت حافظۀ کاری و سرعت سوگیری توجه آزمودنیها نسبت به واژگان زبان مادری بسیار بیشتر از هر یک از موارد فوق در زبان فارسی میباشد، اما دقت سوگیری توجه آنها در دو زبان تفاوت معناداری نداشت.
حمیده معرفت، احسن پاشازاده،
دوره ۷، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
شواهد علمیِ موجود برای نشاندادن کارایی طولانیمدت تصحیحهای نوشتاری، محدود به مطالعاتیست که به تأثیر بازخورد متمرکز بر ارتقای دقت دستوریِ دو جنبۀ خاص از حروف تعریف انگلیسی پرداختهاند. بدیهیست تصحیحهای متمرکز، هربار تنها یک یا دو نوع اشتباه دستوری را هدف قرار میدهند و در دورههای آموزشیِ مهارت نگارش بیاعتبارند. هدف پژوهش حاضر مطالعۀ واکنش ساختارهای مختلف، به تصحیحهایی است که اعتبار بیشتری در کلاسهای آموزشی دارند. با استفاده از طرح آزمایشی پیشآزمونجـ پسآزمون، واکنش طولانیمدت سه ساختار دستور زبان انگلیسی (حروف اضافه، مصدر و جملههای شرطی غیرواقعی) به بازخورد نوشتاری نیمهمتمرکز، غیرمتمرکز و بازنویسی بررسی شد؛ نتایج نشان داد، در پسآزمون تأخیری ــ که یک ماه پس از مداخلۀ بازخوردی اجرا شد ــ کارکرد زبانآموزان گروههای آزمایشی، تفاوت معناداری با گروه کنترل نداشت. همچنین پیشرفت معناداری در هیچیک از گروهها نسبت به پیشآزمون دیده نشد.
محسن شیرازی زاده، روژان امیرفضلیان،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده
مطالعۀ پیش رو به بررسی تأثیر بازخورد تصحیحی دستوری بر درستی دستوری نگارش زبانآموزان میپردازد. در این مطالعه انواع مختلف بازخورد تصحیحی با یکدیگر مقایسه شده اند تا به برتری احتمالی یکی از روشها بر دیگری در زمینۀ ایجاد پیشرفت در درستی دستور زبان در نگارش
زبانآموزان پی برده شود. به این منظور،
۸۵ دانشجوی مقطع کارشناسی گرایشهای مختلف زبان انگلیسی انتخاب و به صورت تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند. نحوۀ ارائۀ بازخورد برای هر یک از گروهها بدین صورت بود: گروه اول بازخورد مستقیم و گروه دوم بازخورد غیرمستقیم به صورت مشخص کردن خطی از متن که در آن اشتباه وجود داشت (بازخورد «تنها وجود اشتباه» ) دریافت کردند. نحوۀ بازخورد برای گروه سوم به صورت مشخص کردن مکان و کلمۀ دقیق اشتباه (بازخورد «وجود اشتباه و مکان اشتباه» ) بود. از گروه چهارم نیز بهعنوان گروه کنترل استفاده شد. نتبجۀ بهدست آمده حاکی از این بود که اگر چه تمامی سه شکل بازخور
د فراهمشده در این تحقیق در بهبود درستی دستور زبانی نگارش زبانآموزان مؤثر بودهاند، اما تنها بازخورد مستقیم بود که از نظر آماری به پیشرفتی بارز در پسآزمون نگارش منجر شد و تفاوت مشهودی در میان سایر گروهها دیده نشد.
Maryam Esmaeeli، Karim Sadeghi،
دوره ۱۱، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده
There has been an increasing attention to written corrective feedback (WCF) and its potential effectiveness in recent years. This paper examines the roles of direct versus indirect WCF in fostering learners’ written and oral accuracy across language proficiency. A quasi-experimental design was adopted to conduct the study. Seventy-six pre-intermediate and upper-intermediate EFL learners were randomly assigned into six groups (four experimental and two control groups). In the experimental group, a series of pictures were used as prompts for writing tasks in the treatment sessions, and pre-, immediate, and delayed posttests were used to measure written and oral accuracy. According to the results, WCF, regardless of the type, was facilitative in developing learners’ both written and oral accuracy, which was a manifestation of implicit knowledge. The results also revealed that the proficiency level played a key role in determining which type of CF was more beneficial. While the pre-intermediate learners benefited more from direct CF, the upper-intermediate group improved more as a result of indirect CF treatment. This study calls for more informed decisions by L۲ teachers in the correction of written errors considering that it improved L۲ learners’ oral accuracy
افسانه سعیداختر، رضا عبدی، اعظم اکبری،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده
مطالعۀ حاضر به بررسی نقش بازخورد اصلاحی نوشتاری متمرکز و غیرمتمرکز مستقیم بر صحت زمان گذشتۀ سادۀ باقاعده و بیقاعدۀ انگلیسی زبانآموزان سطح متوسط پرداخت. تعداد ۶۰ زبانآموز ایرانی بهطور تصادفی به دو گروه آزمایشی (متمرکز و غیرمتمرکز) و گروه گواه طبقهبندی شدند. هر سه گروه در ۴ جلسۀ متوالی، تکلیف نوشتاری انجام و به معلم تحویل دادند. جلسۀ بعد، هر گروه تکلیفهای خود را در شرایطی متفاوت دریافت کردند. در تکلیفهای نوشتاری گروه بازخورد اصلاحی متمرکز، صرفاً افعال نادرست زمان گذشتۀ ساده تصحیح شد، ولی در نوشتار گروه بازخورد اصلاحی غیرمتمرکز، تمامی نکتههای نادرست گرامری تصحیح شد. گروه کنترل هیچ بازخورد اصلاحی دریافت نکرد. نتایج نشان داد که گروه بازخورد اصلاحی متمرکز بهطور معنادار بهتر از گروههای دیگر در پسآزمون بلافصل عمل کرده است. نتایج نظرسنجی حاکی از آن است که زبانآموزان بازخورد اصلاحی متمرکز را به بازخورد اصلاحی غیرمتمرکز ترجیح دادند.
سمانه ناظریان، غلامرضا عباسیان، احمد محسنی،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده
علی رغم پژوهش های روز افزون درزمینه ی محدوده رشد تقریبی
[۱](ZPD)، کاربرد آن درقالب فردی و گروهی جای بحث بسیار دارد. با هدف شفاف سازی تجربی موضوع، پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی کاربست دو نوع روش تدریس مبتنی برمحدوده رشد تقریبی (گروهی و انفرادی) درصحت نوشتار دو گروه از زبان آموزان ایرانی زبان انگلیسی (سطح بالا و سطح پایین) پرداخته است. به همین منظور، ۱۱۸ نفر از زبان آموزان همگن شده بر اساس آزمون مهارت
TOEFL[۲] ITP
[۳] به طور تصادفی دردو گروه یکسان تحت آموزش به دو روش تدریس یاربست
[۴] فردی و گروهی قرارگرفتند. قبل وبعد ازآموزش، سه آزمون جهت اندازه گیری سطح صحت نوشتار و محدوده رشد تقریبی دو گروه اخذ شد. آزمون محدوده رشد تقریبی دیگری نیز اواسط دوره گرفته شد. یافته ها نشان داد که روش تدریس انفرادی، صحت نوشتار زبان آموزان سطح پایین را بهبود می بخشد، لیکن روش تدریس گروهی، به بهبود صحت نوشتار زبان آموزان در هر دو سطح (پایین و بالا) نمی انجامد
. این یافته ها، ضمن تاکید بر استفاده از روش های تدریس مبتنی بر محدوده رشد تقریبی در آموزش نوشتار زبان خارجی در موقعیتهای متنی معنی دار
[۵]، و تاثیر این روشها بر صحت نوشتار، بر قابل اندازه گیری بودن محدوده رشد تقریبی گروهی با رویکردی فردی دلالت دارد.
[۱] Zone of Proximal Development (ZPD)
[۲] Test of English as a Foreign Language (TOEFL)
[۳] Institutional Testing Program (ITP)
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۲-۱۴۰۳ )
چکیده
سحر طباطبایی فارانی، رضا پیشقدم،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۷-۱۴۰۰ )
چکیده
اهمیت نقش حواس پنجگانه و هیجانهای برانگیخته از حواس در زمینۀ یادگیری زبان بر همگان آشکار است. بر این اساس، مفهوم جدید هیجامد ــ که هیجان را بهمنزلۀ یکی از مؤلفههای اصلیاش در اختیار دارد ــ به حوزۀ یادگیری زبان خارجی معرفی شده است. جستار حاضر میکوشد تأثیر سطوح مختلف هیجامد را بر موفقیت زبانآموزان بررسی کند. بدین منظور، نُه واژهای که برای شرکتکنندگان این پژوهش در سطح هیچآگاهی بودند از طریق انواع هیجامد آموزش داده شدند. سپس، شرکتکنندگان یک تکلیف خواندن و درکمطلب شناختی در چارچوب جمله انجام دادند و بر اساس آموزش دریافتشده صحت جملات را تعیین کردند. تحلیل نتایج رفتاری این تکلیف آشکار ساخت که بهکارگیری سطوح مختلف هیجامد برای آموزش واژگان میتواند تفاوت آماری معناداری هم در زمینۀ دقت در پاسخدهی و هم مدت زمان پاسخدهی ایجاد کند. یافتههای این پژوهش میتواند اهمیت استفاده از حواس و هیجانهای برانگیخته از حواس را در امر آموزش و سنجش مفاهیم جدید زبانی آشکار سازد.
Masoud Azizi،
دوره ۱۲، شماره ۵ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده
In case not enough caution is exercised in the assessment of second or foreign language learners’ writing performance, one cannot trust the accuracy of decisions made accordingly. As experts or trained raters are often not available or it is not cost-effective to employ them in most educational contexts, writing assessment is often carried out by language instructors, who may not enjoy an adequate competence in teaching and assessing L۲ writing. This makes the investigation of the accuracy of ratings done by language teachers a must. In so doing, ۳۰ language teachers in three groups, each with a different background in teaching English and L۲ writing, were selected, and their ratings of ۳۰ IELTS samples were compared against those of expert raters using One-Way ANOVA tests. A statistically significant difference was found among the raters for the total writing score as well as the four components, with the L۲ writing teachers demonstrating the closest performance to that of the expert rater and with language teachers with no or very little background in teaching L۲ writing demonstrating the lowest accuracy. Moreover, the only significant correlations were found between the ratings done by the writing teachers and those of the expert rater, indicating that only they could interpret the scoring criteria not significantly different from the expert rater. The results demonstrate that language teachers are not generally suitable writing raters as they are affected by their own teaching background and understanding of the rating criteria.
دوره ۱۳، شماره ۷ - ( ۷-۱۳۹۲ )
چکیده
یکی از مهمترین مشکلات فرآیند وایرکات، خطای ماشینکاری گوشه و شعاع گوشه است. این تحقیق خطای شعاع گوشه محدب در یک برش متوالی (شامل یک مرحله خشن و دو مرحله پرداخت) وایرکات را بررسی نموده است. طراحی آزمایش ها بر اساس فرکانس تخلیه و سرعت پیشروی مرحله ی خشن کاری به روش فاکتوریل کامل انجام و بار باقیمانده روی مسیر مستقیم و قوس گوشه به عنوان پارامترهای خروجی در نظر گرفته شده اند. نتایج حاکی از تاثیر قابل توجه بهینه سازی این پارامترها روی کنترل بار باقیمانده در مسیر مستقیم در مقایسه با مسیر قوس گوشه ¬اند. دیگر آن که خشن کاری مؤثرین مرحله ی برش است و به وسیله بهینه سازی پارامترهای وایرکات نمی توان خطای شعاع گوشه را به طور کامل حذف کرد. در ادامه، شعاع گوشه ی مقعر ایجاد شده در برش های متوالی و اثر زاویه و شعاع گوشه و خطای شعاع در زوایای مختلف گوشه مطالعه شده¬است. تحلیل داده های به دست آمده نشان می دهد که تاثیر بار باقیمانده بر خطای شعاع گوشه با افزایش زاویه گوشه افزایش می یابد. یک رویکرد موثر به منظور بهبود دقت ماشینکاری شعاع گوشه ی مقعر برای برش پرداخت ارائه گردیده است. نتیجه مهم آن که در یک گوشه ی کوچک-شعاع مقعر، برای دستیابی به دقت مناسب، طول قوس پیموده شده باید تا حد امکان افزایش یابد.
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده
شکلدهی نموی تک نقطهای یک فرآیند شکلدهی ورق است که قابلیت انعطافپذیری بالاتری نسبت به دیگر روشهای شکلدهی دارد. در این روش نیازی به ساخت قالب برای فرآیند نیست و میتوان با استفاده از یک ابزار ساده و ماشین CNC، شکلدهی را به اشکال گوناگون انجام داد. در این مقاله، تاثیر برخی پارامترها بر نیرو و دقت ابعادی و توزیع ضخامت در فرآیند شکلدهی نموی تکنقطهای بررسی شده است. این پارامترها شامل سرعت پیشروی، چرخش ابزار، گام عمودی، استراتژی حرکت ابزار و روانکار میباشد. ابتدا، با طراحی و ساخت ابزار و ورق¬گیر و بستن آن بر روی دینامومتر، آمادهسازی فرایند بر روی دستگاه فرز CNC انجام گردید. سپس آزمایشها بر روی ورق از جنس آلومینیوم (Al-۱۲۰۰) با ایجاد یک هرم ناقص انجام شد و پس از اندازهگیری نیرو در جهات مختلف، تاثیر پارامترها بر نیروی شکلدهی بررسی شد. همچنین نمونههای شکلدهی شده با دستگاه CMM اندازه گیری و با هم مقایسه شدند. نتایج حاصل از آزمایشها نشان میدهد که افزایش سرعت پیشروی ابزار، نیروی عمودی را کاهش میدهد و با افزایش سرعت چرخش، نیروی افقی کاهش مییابد. استفاده از روانکار، در بهبود فرآیند تاثیرگذار است.
دوره ۱۴، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۳ )
چکیده
مدل سازی عددی جریانهای دوفازی تراکم پذیر یکی از موضوعات چالش برانگیز و مهم در مسائل کاربردی و تحقیقاتی به شمار می رود. در این مسائل اثرات متقابل شاک که به عنوان یک ناپیوستگی در خواص سیال به حساب می آید با فصل مشترک دو فاز به عنوان یک ناپیوستگی دیگر، سبب بروز مشکلاتی در حل عددی و تسخیر دقیق ناپایداری های فصل مشترک می شود. هدف از انجام این پژوهش، ارتقا دقت شبیه سازی عددی جریان های دوفازی با مدل دوسیالی پنج معادله ای است. بدین منظور از روش ماسل-هنکاک جهت ارتقا دقت روش عددی گودونوف و حلگر HLLC از مرتبه اول به مرتبه دوم استفاده به عمل آمد. از مزایای این شیوه می توان به افزایش دقت، کاهش نوسانات وکاهش دیفیوژن عددی اشاره نمود. به منظور صحت سنجی الگوریتم عددی و بررسی میزان کارایی آن، مسئله یک بعدی لوله ضربه دوفازی گاز-مایع و مسائل دوبعدی حرکت فصل مشترک مربعی در جریان یکنواخت و مسئله اندرکنش اصابت موج ضربه ای با ماخ ۷۲/۱ با حباب هوا درون استخر آب شبیه سازی شده و نتایج عددی با دقت مرتبه ۱ و ۲ با همدیگر مقایسه شد. نتایج حاکی از آن است که به ازای دقت مرتبه ۲، دیفیوژن عددی در فصل مشترک کاهش می یابد.
David M. Russell، Massoud Yaghoubi-Notash،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
Findings on recast as feedback on learners’ erroneous forms tend to be less than conclusive or confirmatory. Also, the conventional formulations in literature give partial accounts of recasting as an effective methodological practice. The present study proposes recast enriched by negotiation (REN) on the learners’ part as an alternative. For investigating the hypothetical effect, three all-female groups were concentrated on, namely explicit feedback, recast and REN. Summary writing task as post-test concentrated on the learners’ accuracy in terms of error-free T units, and complexity regarding word per sentence ratio as well as lexical density. One-way ANOVA for three independent samples and post hoc analyses revealed that accuracy and word per sentence ratio did not vary significantly; however, lexical density improved as a result of REN. Findings and implications of the study are discussed in the light of methodological potentials and literature.
دوره ۱۵، شماره ۱۲ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده
صفحات دو قطبی فلزی یکی از بخشهای اصلی تشکیل دهندهی پیل سوختی میباشند. برای تولید این صفحات از روشهای متنوعی استفاده میشود که در این میان می-توان فرایندهای شکلدهیالکترومغناطیسی، هیدروفرمینگ، پرسکاری و شکلدهی لاستیکی را نام برد. در این پژوهش، تاثیر متغیرهای فرایند بر دقت ابعادی صفحات دو قطبی فلزی در فرایند شکلدهی لاستیکی بررسی شد. بدین منظور از نرم افزار آباکوس/استاندارد در شبیه سازی فرایند مورد نظر استفاده گردید و صحت نتایج بدستآمده از شبیهسازی، با استفاده از نتایج تجربی مورد ارزیابی قرار گرفت. در روش تجربی از یک قالب با شیارهای موازی مستقیم برای شکلدهی صفحات دوقطبی از جنس فولاد زنگ نزن ۳۱۶ با ضخامت ۱,۰ میلیمتر استفاده شد. متغیرهای مورد مطالعه شامل نیروی شکلدهی، سختی لایه لاستیکی، ضخامت لایه لاستیکی و لقی بین سنبه و محفظه نگهدانده لایه لاستیکی بر روی دقت ابعادی نمونههای شکلداده شده میباشد. به این منظور از لایه های لاستیکی با سختی ۵۵، ۷۰ ، ۸۵ و ۹۰ شورA و ضخامتهای ۵.۱تا ۵.۵ میلیمتر استفاده شده است. پس از انجام آزمایشهای مورد نظر و بررسی نتایج مشخص گردید که اختلافی بین عمق کنالهای کناری و میانی میباشد که این اختلاف با افزایش نیروی شکلدهی کاهش یافته و در نهایت موجب افزایش دقت ابعادی شده است. مطابق با نتایج این پژوهش افزایش سختی لایه لاستیکی و ضخامت آن موجب افزایش دقت ابعادی میگردد. به علاوه میزان لقی بین سنبه و محفظه نگهدارنده لایه لاستیکی نیز موجب کاهش اختلاف عمق کانالهای کناری و میانی و در نتیجه موجب افزایش دقت ابعادی نمونههای شکلداده شده است.
دوره ۱۶، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
شکلدهی تدریجی تک نقطهای روشی نوین و انعطافپذیر در تولید قطعات سه بعدی از ورق است. به علت ماهیت تغییر شکل موضعی در این فرایند، قابلیت شکلپذیری نسبت به روشهای سنتی بالاتر و نیروهای شکلدهی کمتر است. با این وجود دقت قطعات ساخته شده در این روش به علت برگشت فنری و همچنین خمش در نواحی مرزی پایین است. اخیراً فرایند شکلدهی تدریجی به کمک حرارت اصطکاکی موضعی توسعه پیدا کرده است. در این تحقیق اثر حرارت موضعی ایجاد شده توسط حرکت اصطکاکی ابزار در سرعتهای دورانی بالا بر روی قابلیت شکلپذیری و دقت ابعادی در ورقهایی از جنس آلومینیم ۳۱۰۵ با انجام یک سری از آزمایشات بررسی شده است. در این روش دمای ناحیهی شکلدهی به علت حرکت اصطکاکی ابزار بالا رفته و همزمان با پاشش مایع خنککاری دمای کلی ورق ثابت نگه داشته میشود. در این صورت ورق در محل تماس با ابزار دارای استحکام پایین و در سایر نواحی دارای استحکام بالا خواهد بود. در نتیجه نیروی وارده بر ورق در نواحی مرزی کاهش یافته و تغییر شکل پلاستیک نامطلوب کاهش مییابد. از طرفی با کاهش تنش تسلیم کرنشهای الاستیک و در نتیجه برگشت فنری کمتر میشود. افزایش قابلیت شکلپذیری در اثر نرم شدن منطقه شکلدهی از دیگر نتایج این استراتژی میباشد. این ایده با ساخت قطعاتی با هندسه هرم ناقص در سرعتهای دورانی ۱۰۰۰ تا ۷۰۰۰ RPM مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان میدهد در سرعتهای بالاتر از ۳۰۰۰ RPM قابلیت شکلپذیری و دقت ابعادی قطعات ساخته شده افزایش مییابد.
دوره ۱۸، شماره ۹ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده
روش سرعتسنجی به کمک تصویر ذرات یکی از روشهای متداول اندازهگیری است که قابلیت اندازهگیری سرعت لحظهای جریان سیال را دارد. در این روش با استفاده از ذرات کوچک شناور در جریان که قابلیت حرکت همراه جریان سیال و بازتابش نور را دارند، الگوی حرکت سیال توسط دستگاه تصویر برداری ثبت شده و پس از تحلیل، سرعت جریان سیال به دست میآید. یکی از روشهایی که به منظور تحلیل تصاویر جابجایی ذرات به کار میرود، تحلیل همبستگی است که در آن با تقسیم تصاویر به پنجرههای کوچک واکاوی، جهت حرکت ذرات ثبت شده در هر پنجره محاسبه شده و در نتیجه بردارهای جابجایی کل ذرات موجود در تصویر تعیین میشود. یکی از خصوصیاتی که دقت این روش به آن وابسته است، تخمین محل نقطه بیشینه همبستگی است. هدف این پژوهش، بررسی روشهای برازش و بهکارگیری آنها در الگوریتم تحلیل جابجایی ذرات به منظور دستیابی به دقت زیر پیکسل در تعیین بیشینه همبستگی و تعیین جابجایی ذرات با دقت زیر پیکسل است. به این منظور، به بررسی تئوری و تجربی روشهای برازش با سهمی و رویه درجه دو پرداخته میشود. جهت دستیابی به شرایط تعریف شده، به جای استفاده از سیال، از تغییر شکل جسم جامد تحت بارگذاری یکنواخت استفاده میشود و به جای ذرات شناور در سیال، از توزیع ذرات بر روی سطح جسم استفاده میشود. نتایج نشان میدهد، هر دو الگوریتم برازش مورد بررسی در این تحقیق دارای قابلیت اندازهگیری میزان جابجایی در ابعاد زیر پیکسل و میکرومتر و با میزان خطای ۰,۰۳۵ پیکسل یا یک میکرومتر میباشند.
دوره ۲۰، شماره ۷ - ( ۴-۱۳۹۹ )
چکیده
روش شکلدهی نموی تکنقطهای با هزینه پایین و انعطافپذیری بالا میتواند جایگزین مناسبی برای روشهای مرسوم لبهدارکردن سوراخ ورق باشد. در این مطالعه، امکان لبهدارکردن سوراخ مربعی ورق آلومینیوم AL۱۰۵۰ با استفاده از روش شکلدهی نموی مورد بررسی قرار گرفته و کیفیت فلنج هرمی ایجادشده با فلنج مخروطی مقایسه شده است. شکل نهایی فلنج بهگونهای تعریف شده است که زاویه دیواره با افزایش ارتفاع بهتدریج افزایش یابد. شبیهسازی فرآیند با نرمافزار آباکوس انجام شد و برای اعتبارسنجی نتایج شبیهسازی، آزمایش عملی نیز انجام گرفت. پس از انجام آزمایشهای تجربی، ویژگیهای فلنج مانند اندازه نهایی سوراخ، ارتفاع فلنج و ضخامت دیواره، بررسی شدند. نتایج نشان داد که در لبه ایجادشده حول سوراخ دایرهای برگشت فنری کمتر و دقت ابعادی بیشتر است ولی با ملاحظه ارتفاع و اندازه سوراخ، میتوان سوراخ مربعی را نیز با روش نموی لبهدار کرد. نتایج اندازهگیری ابعادی فلنجها نشان داد که ابعاد نهایی سوراخ پس از لبهدارشدن، افزایش خواهد یافت. با بررسی سوراخهای مختلف مشاهده شد که هر چه سوراخ اولیه بزرگتر باشد، میزان افزایش ابعاد سوراخ پس از فلنجکردن، کمتر خواهد بود.
دوره ۲۰، شماره ۸۰ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده
ترجمه انگلیسی دیک دیویس یکی از جدیدترین ترجمههایی است که مورد استقبال مستشرقان قرار گرفته است. دیک دیویس آثار متعدّدی را ترجمه کرده است: منطقالطیر، گزیدهای از غزلیات حافظ، ویس و رامین، شاهنامه و... . در این پژوهش داستان رستم و سهراب مورد بررسی قرار گرفته است و در این بررسی، خطاها و خوانشهای نادرست مترجم، که در تفاوت فرهنگی، ناآشنایی کامل با ظرایف معنایی، ادبی و ساختاری زبان فارسی ریشه دارد، مورد نقد قرار گرفته است. برای تحلیل این ابیات از نظریه آنتوان برمن استفاده شد. تبویب و دستهبندی خطاهای مترجمان در نظریه تحریف متن آنتوان برمن بسیار دقیق و سودمند بود. البته بعضی از خطاهایی که در ترجمه دیک دیویس دیده میشود ذیل عنوانهای برمن قرار نمیگرفت که باید باب جداگانهای برای آن گشوده شود..
دوره ۲۳، شماره ۱ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده
هدف از این تحقیق، مقایسه صحت پیشبینی ارزشهای اصلاحی ژنومیکی با تراکمهای مختلف نشانگری قبل و بعد از ایمپیوت در جمعیتهای شبیهسازی شده خالص و آمیخته بر اساس سناریوهای مختلف انتخاب جمعیت مرجع و روشهای مختلف برآورد آثار نشانگری بود. جمعیتهای شبیهسازی شده شامل دو جمعیت خالص (لاین A و B) و دو جمعیت آمیخته (کراس و بککراس) بودند. سه سناریو مختلف در ارتباط با نحوه انتخاب دامها در جمعیت مرجع شامل: ۱-رابطه خویشاوندی بالا با جمعیت تأیید ۲-تصادفی ۳-همخونی بالا، برای ایمپیوت حیوانات جمعیت تأیید با تراکمهای K۵ و K۵۰ به تراکممارکری K۷۷۷ ارزیابی شدند. سپس صحت برآورد ارزشهای اصلاحی در افراد جمعیت تأیید، قبل و بعد از امپیوت با روشهای ABLUP، GBLUP و SSGBLUP در دو سطح وراثتپذیری ۲۵/۰ و ۵/۰ محاسبه گردید. نتایج نشان داد که حداکثر صحت پیشبینی ارزشهای اصلاحی در جمعیتهای خالص با روش GBLUP و در سناریو انتخاب جمعیت مرجع خویشاوند با حیوانات جمعیت ایمپیوت (تأیید) بود. همچنین نتایج نشان دادند در سناریو انتخاب جمعیت مرجع خویشاوند در زمان استفاده از پنل K۵۰ برای استنباط ژنوتیپی به تراکم K۷۷۷ صحت پیشبینی ارزشهای اصلاحی ژنومی افزایش یافت، ولی در اکثر سناریوهای انتخاب جمعیت مرجع همخون و تصادفی تفاوت معنیداری در صحت پیشبینی ارزشهای اصلاحی ژنومی بین تراکمهای K۵ و K۵۰ بعد از استنباط ژنوتیپی به K۷۷۷ وجود نداشت.