دانشجوی دکتری زبانشناسی، دانشگاه علامهطباطبایی، تهران، ایران
چکیده: (6024 مشاهده)
پژوهش حاضر در چارچوب نظریه انسجام هلیدی و حسن (1976)، توانایی سازماندهی روایی کودکان فارسیزبان را با بهکارگیری روش تجربی= میدانی مورد بررسی و مقایسه قرار داده است. به این منظور، 15 کودک (8 پسر و 7 دختر) در سنین چهار تا هفتساله از یک مهد کودک در غرب تهران گزینش شدند. سپس بهمنظور بررسی عملکرد این کودکان در سازماندهی گفتمان ازطریق بهکارگیری ابزار انسجام واژگانی، دو آزمون بازگویی و تولید داستان، با استفاده از دو کتاب مصوّر کودک اجرا گردید و با درنظرگرفتن رشد انسجام واژگانی، داستانهای آنها مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. هدف اصلی این تحقیق آن بوده است که با ارزیابی توانایی سازماندهی گفتمان روایی در کودکان فارسیزبان به شناخت و ارزیابی بهتری از توانش گفتمانی آنها دست یابیم.
بر پایه یافتههای این تحقیق میتوان گفت که اولاً کودکان در هر سه گروه سنی قادر به بهکارگیری صحیح ابزارهای انسجام واژگانی بهمنظور سازماندهی داستانهای خود هستند. نتیجه دیگر اینکه تمامی گروههای سنی از میان زیرمجموعههای انسجام واژگانی (تکرار و باهمآیی)، در هر دو آزمون، بیشتر تمایل به کاربرد «تکرار» دارند و درنهایت اینکه عملکرد کودکان در آزمون بازگویی داستان در مقایسه با آزمون تولید داستان به لحاظ تعداد بندها و مؤلفههای انسجام واژگانی متفاوت میباشد.
انتشار: 1394/11/1