1- استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه دامغان، دامغان، ایران. ، abdolmaleki@du.ac.ir
2- استادیار زبانشناسی همگانی دانشگاه دامغان، دامغان، ایران
3- دانش آموختۀ کارشناسی ارشد زبانشناسی، دانشگاه UPM، سردانگ، مالزی.
چکیده: (1932 مشاهده)
پژوهش حاضر در چارچوب نظریۀ لسلی جفریز و بر مبنای مؤلفههای سبکشناسی انتقادی، رمان اوسنۀ بابا سبحان را مورد بررسی و تحلیل سبکی ـ گفتمانی قرار داده است. در رابطه با این امر، تلاش شد تا به پرسشهای ذیل پاسخ داده شود: 1. ایدئولوژیهای نویسنده چگونه در نحوۀ انتخاب و آرایش عناصر زبانی رمان که از آن به سبک تعبیر میشود، بازنمایی شدهاند؟ 2. کشف ایدئولوژیها و عقاید نهفته در سبک رمان با استفاده از چه ابزارهای گفتمانی امکانپذیر شده است؟ در پیوند با این پرسشها، هدف اصلی مقاله، آشکار کردن مقاصد پنهان گفتههای نویسنده است. بدین منظور واژگان و ساختار جملههای رمان که زمینۀ ورود به فضای گفتمانی و شناختی سبک را فراهم میکنند، بررسی و تحلیل شدهاند. نگارندگان در این جستار با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی، پس از استخراج و دستهبندی آرای لسلی جفریز در کتاب سبکشناسی انتقادی (2010)، رمان مورد مطالعه را براساس مؤلفههای مطرح در کتاب مزبور، مورد تتبع قرار دادهاند. یافتههای پژوهش نشان میدهد که راهبردهای «منفیسازی» و «اطلاعات و نظرات مهم» بیشترین بسامد، و «نام بردن»، «ترادف» و «معانی ضمنی و حقایق مسلّم» کمترین بسامد را در این گفتمان به خود اختصاص دادهاند. تحلیل این یافتهها حاکی از آن است که نویسنده در گفتمان خود، با توجه به شرایط جامعه و نظام ارباب و رعیتی در ایران، وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی روستانشینان و واقعیتهای زندگی آنان را با رویکردی انتقادی به تصویر کشیده است. وی ضمنا انتقادهایی را نیز متوجه صاحبان قدرت در ایرانِ سالهای پیش از اصلاحات ارضی کرده است.
نوع مقاله:
مقالات علمی پژوهشی |
موضوع مقاله:
تحلیل گفتمان انتشار: 1402/3/10