1- استادیار رشته زبان و ادبیّات عربی، دانشگاه تربیت معلّم سبزوار. سبزوار، ایران.
2- دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت معلّم سبزوار
چکیده: (7665 مشاهده)
دوره تکوین زبان و ادب فارسی(4-6 ه.ق)، بی گمان نقطه یعطفی در پیشینه پیوند شعر فارسی و عربی بهشمار میآید، چراکه از یک سو، با مدّ نظر قرار دادن مقتضیّات و بستر سیاسی- دینی، زبان عربی در ایران، زبانی علمی-ادبی میگردد؛ و از سوی دیگر وجود شعر مدحی و درباری موجب استحکام این پیوند می شود. خاقانیشروانی (م595 ه.ق)، از شاعرانی است که در این دوره و در تاریخ شعر فارسی یکی از برجستهترین، عربیگرایان فارسیزبان است. زیرا قالب عمده شعر در دیوان وی، قصیده است، که خود زمینه ای برای نمود بیشتر این پیوند است و هم چنین آشنایی عمیق حسّانعجم و عجین شدن زبان او با ادب عربی، سبب ایجاد دوگانگی زبانی، در آثار وی شده است. یکی از جلوه های این دوگانگی، تقلید مضمونی خاقانی و ابراز مفاخره نسبت به ادبدانان برجسته زبان عربی، در سطح صوری و معنایی زبان است. کثرت نام برخی بلغای ادب عربی از یک سو و تأثیر آوازه و بلاغت شعر آنان در زبان خاقانی از سوی دیگر، سبب گشته آیینه دیرآشنای آثار خاقانی، نشانگر تأثیرپذیری از ادب عربی گردد و ضرورت پژوهش در این زمینه را دوچندان گرداند. نگارندگان در این پژوهش با هدف نمایاندن گرایش خاقانی به ادب عربی، به بررسی شعر و نثر خاقانی پرداخته اند و ابتدا انگیزه های خاقانی را از این تأثیرپذیری ذکر کرده و سپس این اثرپذیری را در سطح صوری آثار خاقانی با تکیه بیشتر بر گونه منثور آن که تا کنون مورد توجّه نبوده است، نشان داده اند و به دنبال آن در سطح معنایی، چند اثرپذیری مضمونی مهم که در جریان پژوهشی حاضر هیچ اشاره ای بدان ها نشده است، مورد تأمّل قرار داده اند؛ تا مجموع این بررسی ها پاسخی به این پرسش مقدّم باشد که، آیا عمق تأثیرپذیری خاقانی از زبان و ادب عربی تنها به فراوانی عناصر واژگانی این زبان محدود گشته است؟ یا آن که خاقانی در بطن آثار خود از سخنوران ادب عربی در دو سطح صوری و معنایی تأثیر پذیرفته است؟
انتشار: 1390/8/17