دانشیار زبانشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
چکیده: (6147 مشاهده)
نقش تقابلی مشخصه [گستردگی چاکنای] در توصیف همخوانهای انسدادی و سایشی در سایر زبانها مانند زبان انگلیسی تأیید شده است؛ ولی در زبان فارسی، نقش این مشخصه تنها درمورد انسدادیها بررسی شده و درمورد نقش آن در رفتار واجی همخوانهای سایشی پژوهشی انجام نشده است. در این مقاله، نشان میدهیم که در چارچوب نظریه زمانبندی چاکنایی، توصیف سایشیها با این مشخصه حنجرهای توجیه آوایی مییابد، سپس براساس فرض تمایزدهندگی آن در همخوانهای سایشی، امکانات آوایی زبان فارسی در چارچوب رویکرد اشتقاقی را برمیشماریم و درنهایت نشان میدهیم که با استفاده از آن میتوانیم درمورد برخی فرآیندهای بهظاهر بیارتباط با هم، مانند سایشیشدگی انسدادی ملازی، سایشیشدگی آغازه دمیده و واکداری پساسایشی، تحلیلی اقتصادیتر و کارآمدتر در چارچوب نظریه خودواحد و نظریة بهینگی ارائه دهیم؛ به همین دلیل، پیشنهاد میکنیم که انفجاریهای بیواک و سایشیهای بیواک در یک طبقه طبیعی درنظر گرفته شوند که وجه مشترک آنها نه با نبود یک مشخصه، یعنی [-واک]، بلکه با بود مشخصة [+گسترده] تعریف میشود؛ این در حالی است که جفت واکدار آنها نیز با توجه به مشخصه [-گسترده] در یک طبقه طبیعی جای میگیرند.
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی |
موضوع مقاله:
زبان شناسی انتشار: 1394/7/1