1- استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
2- استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
3- دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
چکیده: (10451 مشاهده)
هدف این مقاله پیادهسازی روش نشانهمعناشناسی برای دستیابی به الگو یا الگوهای حاکم بر فرایندهای معنایی کنشی و تنشی و نشان دادنِ تأثیر جریان زیباییشناختی بر فرایندهای مذکور در بستر گفتمان طنز باب اول گلستان سعدی است واز این جهت، نخستین کوشش بهشمار میآید. مقصود از طنز، سخن مطایبهآمیزِ انتقادی است که با هدف اصلاح اجتماعی و به کمک جریان زیباییشناختی در زبان شکل
میگیرد و با هزل و هجو فرق دارد.
روش نشانهمعناشناسی در پی تجزیه و تحلیل گفتمان برای پی بردن به شرایط تولید و دریافت آن است. نشانهمعناشناس با مجموعهای معنادار روبهروست که در مرحله نخست فرضیههای معنایی و نوع ارتباط آنها با یکدیگر را در نظر میگیرد. سپس، به جستوجوی صورتهایی که با این فرضیههای معنایی مطابقت دارند، میپردازد تا اثبات آن فرضیهها میسر شود. فرضیه پژوهش حاضر این است که فرایند معنایی در گفتمان طنز نظام کنشی را به تنشی تبدیل میکند و با برقراری تعامل بین ابعاد فشارهای (عاطفی، درونی) و گسترهای (شناختی، بیرونی) فضایی سیال را میآفریند که خلق معنایی بدیع را ممکن میسازد. در طنز حضور حسی ـ ادراکی کنشگر و در مرحله بالاتر گفتهپرداز به تنش بین ابعاد فشارهای و گسترهای نیرویی میبخشد که برونههای زبان را از درونههای رایج، تهی میکند و به جای آن درونههایی متفاوت قرار میدهد. دگرگونی در رابطه درونه ـ برونه زبانی از ویژگیهای طنز است که بهوسیله جریان زیباییشناختی، سبب تغییر ازرشهای همهباور و خلق ارزشهای نو در این گفتمان میشود.
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی |
موضوع مقاله:
زبان و زبان شناسی انتشار: 1396/6/10