دانشیار گروه زبان و ادبیات فرانسه دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
چکیده: (7609 مشاهده)
در تحلیل گفتمانی «شازده کوچولو» تلاش بر این است که از نشانههای منفرد، کلاننشانهها، خردنشانهها و یا مجموعهای از نشانهها عبور کنیم تا بتوانیم به ورای نشانهها یعنی آنجاییکه نشانهها با یکدیگر تعامل برقرار میکنند برسیم تا به خوانشی گفتمانی دست یابیم. بدین منظور، تلاش میکنیم تا این روایت را به عناصر سازنده آن تقلیل دهیم تا به این هدف برسیم که معنا چگونه در این روایت ظاهر میشود. بر این باوریم که «شازده کوچولو» روایتــی اســت با ساختاری منســجم که دلالت معنایی واحدی را میتوان از آن دریافت کرد. بههمین دلیل میخواهیم بدانیم که چرا این انسجام معنایی و تعامل بین عناصر وجود دارد؟ و چرا ساختار این روایت تسلسلی، تودرتو و تکراری است؟ و چرا گفتهپرداز القاء تکثر ساختار را دارد؟
انتشار: 1389/6/26