1- دانشجوی دکتری زبان وادبیات فارسی، دانشگاه کردستان، کردستان، ایران.
2- دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه کردستان، کردستان، ایران. ، p.yaghoobi@uok.ac.ir
چکیده: (8691 مشاهده)
بنا به پسزدگی فردیت در جهان قدیم، بدن و امر بدنی بهمثابۀ عنصری هویتساز در نظم نشانگانی متون ادبی کلاسیک فارسی نقش چندانی ندارد؛ در مقابل با فراهم آمدن پشتوانههای اجتماعی و فرهنگی در جهان معاصر، بازنمایی هویت سوژههای ادبی با تکیه بر بدن و ملزومات آن رایج شد. در این نوشتار بازنمایی بدنمحورانۀ هویت سوژه- ابژههای داستانی مجموعۀ یکی بود و یکی نبود جمالزاده از منظر«بدن بهمثابۀ موضوعی نمادین- جامعهشناختی»، با تکیه بر آرای تورستین وبلن1 و پییر بوردیو2 دلالتیابی، تحلیل و تفسیر شده است. نتایج نشان میدهد که در روایتپردازی رئالیستی راویِ جمالزاده از سوژه- ابژههای مذکور، سه طبقه بازنمایی شده است: الف) طبقۀ بالادستی که با انواع سرمایۀ فرهنگی همچون سواد، زبان، لباس و فاصلۀ بدنی نیز انواع مصرف نمایشی، اقتدار خود را به نمایش میگذارد و همزمان با انواع طنز و گروتسک از آنها اقتدارزدایی میشود. ب) طبقۀ فرودست با سرمایۀ فرهنگی دریغشده و غیرمتظاهرانهای که در زبان، لباس نیز خود کمبینیای در فاصلۀ بدنی آنان با دیگران مشاهده میشود. ج) دستهای دیگر بهمثابۀ طبقۀ محذوف یا خاموش، خلاف دو طبقۀ قبلی، بیشتر از سامانیابی بر مبنای سرمایۀ فرهنگی و انواع سلیقه و مصرف، بر اساس جنسیت طبقهبندی شده است. همین طبقهبندی، سلیقه و مصرف آنها را متأثر کرده است. چنین روایتپردازیای ضمن همسویی با بافت اجتماعی- فرهنگی و بازنمایی فردیت سوژهها بر مبنای امر بدنی، از یک سو از تشخّصِ متورم گفتمانهای غالب، اقتدارزدایی میکند واز سویی دیگر تشخص بدنیِ به حاشیه رفتۀ صداهای خاموش را یادآوری میکند.
موضوع مقاله:
زبان شناسی انتشار: 1397/8/4