استادیار زبان شناسی همگانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس، مازندران، ایران
چکیده: (۱۱۰۴۸ مشاهده)
گویشوران تنکابنی به گویشی سخن میگویند که به اندازهای متفاوت از گویشهای شرق مازندران و غرب گیلان است تا حدی که مردمان این سه منطقه سخنان یکدیگر را نمیفهمند و برای برقراری ارتباط از زبان فارسی استفاده میکنند. نگارنده طی اجرای بخشی از طرحی پژوهشی، در جستوجوی علت عدم درک متقابل میان گویشوران شرق و غرب مازندران ـ که گفتار هر دو از گویشهای زبان مازندرانی (تبری/ طبری) بهشمار میروند ـ مهمترین علت را تفاوتی اساسی میان ساخت ستاک فعل در این دو گویش و به سبب بنیان نامعمول ستاک در گویش تنکابنی یافته است. چگونگی ساخت ستاک فعل در این گویش مورد پرسش، و ارائه توصیف و تحلیل این ساختار متفاوت هدف این پژوهش است. دادههای این پژوهش به روش میدانی بهصورت ضبط گفتار ده گویشور بومی طی پرسشهای هدفمند برای دسترسی به انواع صیغگان و صورتهای تصریفی فعل گردآوری شده است. یافتهها نشان میدهند که ستاکهای فعل در این گویش نمود ـ بنیان هستند و تکواژ تصریفی جداگانهای برای تصریف زمان بر ستاک افزوده میشود. این در حالی است که ساخت ستاک فعل در زبانهای ایرانی بر پایه زمان دستوری است و دیگر ویژگیهای تصریفی - از جمله نمود فعل- بر ستاک حال و گذشته افعال افزوده میشوند. این بررسی ضمن معرفی ویژگی خاص ساختار ستاک فعل در گویش رو به زوال پرجمعیتترین گویشوران یک زبان از دسته زبانهای کاسپی (خزری)، در مطالعات گویششناختی و ردهشناختی زبان نیز میتواند کارآمد باشد.
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی |
موضوع مقاله:
زبان شناسی انتشار: 1396/10/22