1- دانشآموخته دکتری زبانشناسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
2- دانشیار زبانشناسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران ، akhormaee@rose.shirazu.ac.ir
3- استادیار زبانشناسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
چکیده: (6968 مشاهده)
وابستههای فعل، یکی از بحثبرانگیزترین مباحث پژوهش در زبان فارسی بوده و افراد زیادی همچون متیوز (1981)، دوتی (2000)، طبیبزاده (1383) و رحیمیان (1392) در این زمینه مطالعاتی انجام دادهاند. با این حال، ماهیت این مقولات همچنان از دیدگاه صاحبنظران، متفاوت ارزیابی شده است. متمم به عنوان مهمترین وابستۀ فعلی نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. عدهای هم به متمم اجباری و هم به متمم اختیاری قائلند، در حالی که افرادی دیگر متمم را همان عنصری میدانند که همواره اجباری است و به متمم اختیاری قائل نیستند. تحقیق حاضر پژوهشی پیکرهبنیاد دربارۀ وابستههای فعلی است. هدف این پژوهش، بررسی بود یا نبود متمم اختیاری در زبان فارسی است. به سخن دیگر، هدف از انجام این مطالعه یافتن پاسخ برای این سؤال است که آیا دادههای پیکرهای زبان فارسی وجود متمم اختیاری را تأیید میکند و اگرنه، آنچه متمم اختیاری خوانده میشود، در زمرۀ چه مقوله یا مقولاتی قرار میگیرد؟ به این منظور، از هر یک از افعال شاخص حرکتی «آمدن»، «رفتن»، «آوردن» و «بردن»، 300 مورد بهطور تصادفی در پیکرۀ نوشتاری همشهری 2 مورد بررسی قرار گرفته و وابستههایشان بر اساس چارچوب دستور شناختی لانگاکر (2013) مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که آنچه تاکنون متمم اختیاری تلقی میشده، نه متمم است و نه اختیاری، بلکه توصیفگری است که بر اساس الزام بافتی به صورت اجباری در گفتمان حضور مییابد و از این رو در تحقیق حاضر «مکمل بافتی» نامیده شده است.
واژههای کلیدی: دستور شناختی لانگاکر، پیکره زبان فارسی، متمم اجباری و اختیاری، افزوده، توصیفگر، مکمل بافتی.
نوع مقاله:
مقالات علمی پژوهشی |
موضوع مقاله:
زبان شناسی انتشار: 1398/9/1